نام کتاب : تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 59
علاوه بر
آن، سياست معاويه ايجاب مىكرد كه وى در باب صلح، پيشقدم باشد و از مردم عراق و
ديگر نقاط بر آن گواه گيرد.
وى، در
وراى اين ظاهر صلح جويانه، منظور ديگرى را تعقيب مىكرد و آن اينكه براى آينده نزديك
خود كه سرنوشت جنگ آن را مشخص مىساخت، زمينهاى فراهم آورده باشد.
يكى از
دو صورتى كه انتظار وقوع آن مىرفت اين بود كه جنگ با پيروزى وى، و كشته شدن امام
حسن و امام حسين (ع) و ياران آنان ختم شود. در اين صورت هيچ عذرى براى ارتكاب اين
جنايت بزرگ، بهتر از اين نبود كه وى مسؤوليّت فاجعه را متوجّه امام حسن (ع) نموده؛
به مردم بگويد: من حسن بن على (ع) را به صلح خواندم، ولى او جز به جنگ رضايت نداد.
اين
نيرنگ سياسى، بسيارى از هدفهاى معاويه را تأمين مىكرد و به او امكان مىداد كه به
طور نهايى حساب خود را با خاندان پيامبر (ص) تصفيه كند. جنبه ديگر اين سياست، جلب
توجه افكار عمومى بود. جامعه اسلامى، امام حسن (ع) را به عنوان جانشين پيامبر (ص)
و صاحب اصلى حكومت مىشناخت. مردم شام و حتّى خود معاويه نيز بر اين باور بودند.
«ادامه
از صفحه قبل» پذِیرش قطعنامه 598 شوراِی امنِیت
از سوِی اِیران و کارشکنِیها و سنگ اندازِیهاِی صدام در
اجراِی مفاد آن اِین نقاب تزوِیر را نِیز از چهرۀ معاوِیه
صفت صدام کنار زد و به جهانِیان ثابت شد که فرعون بغداد هِیچگاه و در هِیچ
زمانِی خواستار صلح و امنِیت در منطقه نبوده و نِیست شعار صلح طلبِی
او فقط به منظور نجات از پرتگاه و گرداب هولناکِی بود که خود با دست خوِیش
اِیجاد کرده بود.