«اى
فرزند رسول خدا! ديه كاملى بر عهده دارم و از پرداخت آن ناتوانم. با خود گفتم از
بخشندهترين مردم تقاضاى كمك كنم. و كسى را بخشندهتر از خاندان پيامبر (ص)
نديدم.»
امام (ع)
از او سه سؤال كرد و فرمود:
«با
پاسخ دادن هر سؤال يك سوّم خواستهات برآورده خواهد شد.»
مرد
بيابان نشين، به پرسشهاى آن بزرگوار پاسخ داد. امام (ع) كيسهاى حاوى هزار دينار-
به ضميمه انگشتر خويش كه نگين آن دويست درهم ارزش داشت- به وى بخشيد و فرمود: «با
اين پول دينت را بپرداز و با پول انگشتر، هزينه زندگىات را فراهم ساز.»
اعرابى
در حالى كه با خرسندى از خدمت امام (ع) باز مىگشت اين آيه را بر لب داشت: (اللَّهُ
اعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهْ). خدا داناتراست كه رسالت خود را كجا قرار دهد. [2]
د- عطوفت و مهربانى
پيشواى
سوّم (ع) ازعطوفت و مهربانى خاصّى نسبت به انسانها برخوردار بود. حتى