نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 27
«مردم
مدينه را به بيعت با «يزيد» فراخوان و پيشگامان در بيعت را از ديگران مشخّص نما و
به من گزارش كن!»
«سعيد»
بر مردم فشار آورد و آنان را كه در امر بيعت كارشكنى كرده يا از خود كندى نشان
مىدادند تهديد كرد.
با همه
فشارها و خشونتهاى حاكم مدينه- جز تعداد اندكى- كسى حاضر به بيعت نشد.
«بَنى
هاشم» و در رأس آنان، «حسين بن على (ع)» بيشتر از ديگران ابراز مخالفت مىكردند.
فرماندار
مدينه جريان را به «معاويه» نوشت و افزود: اهل بيت پيامبر (ص) نه تنها هيچكدام
بيعت نكردند بلكه سخنانى نيز بر ضدّ دستگاه گفتند.
معاويه،
نخست مسأله را ساده گرفت و تصوّر كرد با نوشتن نامه براى چهرههاى سرشناس مدينه
مىتواند نظر آنان راجلب كند. از اين رو، براى هر يك از امام حسين (ع)، ابن عباس،
ابن زُبَيْر و عبدالله بن جعفر، نامه جداگانهاى نوشت و با شناختى كه از هر يك از
آنان داشت، سعى كرد نظر آنان را نسبت به ولايتعهدى فرزندش جلب كند.
«معاويه»
در نامهاى كه براى امام حسين (ع) نوشت، يادآور شد:
«گزارش
پارهاى از كارهاى تو به من رسيده است كه آنها را شايسته تو نمىدانم ... از خدا
بترس و امّت را در فتنه نينداز ....»
امام (ع)
در پاسخ معاويه نامه مفصّلى نوشت و ضمن آن يادآور شد:
«در
نامهات نوشته بودى كه خبرهايى از من به گوش تو رسيده كه درخور شأن من نبوده است
... آنچه درباره من به اطّلاع تو رسيده يك مشت سخنان بى اساس است كه چاپلوسان و
سخن چينان تفرقه انداز و دروغ پرداز از خود ساخته و به تو گزارش دادهاند. من نه
تصميم جنگ با تو را دارم و نه قصد مخالفت. و اين به خاطر ترس از خداست نه به واسطه
ترس از تو و يا دوستان ستمگر و بى دين تو ... و نيز نوشته بودى كه من مواظب رفتار
و دين خود و امّت محمّد (ص) باشم و در ميان اين امّت ايجاد اختلاف و فتنه نكنم. من
هيچ فتنهاى بزرگتر از حكومت تو براين امّت سراغ ندارم و هيچ وظيفهاى را برتر از
جهاد با تو نمىشناسم ... اى
نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 27