بنى هاشم
با حكومت بازى كردند؛ وگرنه، نه خبرى آمده و نه وحيى نازل شده است.
از (نسل)
«خندف» نيستم اگر از فرزندان احمد (پيامبر (ص))، انتقام آنچه او (درباره پدرانم)
انجام داد، نگيرم. [1]
بيعت با
يزيد، با چنين خصوصيّات و اعتقاداتى به معناى تأييد وى و تثبيت خلافت موروثى اوست؛
خلافتى كه رسماً به سلطنت موروثى تبديل شده بود و بازير پاگذاردن قوانين و مقدّسات
مذهبى و صرف اموال عمومى مسلمانان در راه عيّاشى و هوسرانى و تجاهر به فسق و فجور
و ميگسارى و ميمون بازى و سگ بازى و ... مخالفت علنى خود را با آيين اسلام اعلام
كرده بود.
بيعت با
چنين فردى و تأييد چنين حكومتى از يك فرد مسلمان كه كمترين آگاهى از اسلام داشته و
به آن معتقد باشد سزاوار نيست؛ چه رسد به فرزند پيامبر (ص) كه تربيت يافته مكتب
وحى و تغذيه شده از پستان رسالت و امامت مىباشد.
هجرت به مكه
آخرين وداع
امام
حسين (ع) پس از ارزيابى اوضاع سياسى، تصميم گرفت براى ادامه مبارزه به همراه
خانواده و خويشان خود از مدينه هجرت كند؛ زيراماندن آن حضرت در مدينه و مخالفت با
دستگاه حكومت، واكنش شديدترى را در پى داشت و چه بسا در يك تهاجم غافلگيرانه از
سوى دشمن به شهادت مىرسيد و يزيد با امكانات تبليغاتى كه در اختيار داشت خون
فرزند پيامبر (ص) را پايمال مىكرد.