را تلاوت
مىفرمود، [2] مدينه را ترك كرد تا انقلابى ديگر آغاز كند.
«بَنى
هاشم»- جز تعداد اندكى از دودمان «ابوطالب»- از همراهى حسين (ع) دريغ ورزيدند. از
پيام امام (ع) به آنان كه:
«هر كس
به من بپيوندد شهيد مىشود و آنكه تخلّف ورزد به پيروزى (وحكومت) نخواهد رسيد.» [3]
بر
مىآيد كه آنان باعلم به اينكه راه حسين (ع) راه شهادت است؛ به طمع دنيا و رسيدن
به حكومت از آن حضرت كناره گرفتند.
امام (ع)
برخلاف «عَبْدُاللَّهِ بْنِ زُبَيْر» كه از بيراهه راهى مكّه شده بود، راه اصلى
مكّه را در پيش گرفت. پيشنهاد شد بهتر است از بيراهه برويم، مبادا مأموران از پى
برسند.
امام (ع)
نپذيرفت و فرمود:
«از راه
اصلى جدا نخواهم شد تا آنچه را كه خداوند خواهد انجام دهد.» [4]
امام
حسين (ع) با كاروان جهاد، شهادت و اسارت، پس از پيمودن پنج شبانه روز راه، شب
جمعه، سوّم شعبان- سالروز ولادت خويش- وارد مكه شد تا از نو حياتى بيابد، حياتى
ابدى و جاودانه و به حيات او، اسلام را ميلاد و حياتى تازه آغاز گردد.
امام (ع)
چون به مكّه رسيد اين آيه را خواند:
[1] -
قصص، آيۀ 21. يعنى موسى از مصر با حال ترس و انتظار بيرون رفت و گفت:
پروردگارا! از اين قوم ستمگر نجاتم بخش
[4] -
الارشاد، ص 202. ممكن است يكى از علتهاى انتخاب راه عمومى اين باشد كه امام (ع) در
اين مسير با افراد بيشترى كه احياناً براى انجام عمره عازم مكه هستند، ديدار مىكرد
و آنها را در جريان قيام خود قرار مىداد
نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 40