نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 42
دعوت كوفيان
خبر مرگ
معاويه و پايان حكومت استبدادى او در ميان طبقات زجر كشيده، به ويژه دوستان اهل
بيت عليهمالسّلام، با موجى از شادى روبه روگشت. آنان اميدوار بودند كه با مرگ
ديكتاتور شام، اوضاع سياسى دگرگون شود و مسلمانان از زير يوغ «بنىامّيه» آزاد
گردند.
چندى
نگذشت كه خبر امتناع امام حسين (ع) از بيعت يزيد و قيام عليه حكومت خود كامه او
نيز به گوش مردم رسيد و موجب خوشحالى و اميدوارى بيشتر مسلمانان گشت.
مردم
عراق، به ويژه كوفيان، بيش از نقاط ديگر از شنيدن اين دو خبر به وجد آمدند؛ زيرا
آنان از علاقمندان خاندان پيامبر (ص) بودند وكوفه حدود پنج سال مركز خلافت اسلامى
و حكومت حضرت على (ع) بود و اين معاويه بود كه بدون توجه به خواست مردم عراق به
ويژه كوفيان، مركز خلافت را به شام منتقل كرد.
علاوه بر
آنكه مردم عراق بيش از ديگران از حكومت استبدادى معاويه ضربه خورده و متحمّل
خسارات مادّى و معنوى شده بودند؛ از اين رو، از معاويه و فرزندش يزيد دل خوشى
نداشتند.
عدّهاى
از شخصيّتهاى برجسته شيعه با شنيدن خبر هجرت حسين بن على (ع) به مكه، در خانه
«سُلَيْمانِبن صُرَد» گرد آمدند. موضوع مطرح شده در جلسه، مرگ معاويه، خوددارى
امام حسين (ع) از بيعت يزيد و هجرت آن حضرت به مكّه بود، «سُليمان» طىّ سخنان
كوتاهى حاضران را به يارى حسين بن على (ع) در مبارزه عليه حكومت جديد دعوت كرد.
جمعيّت اعلام آمادگى كردند. مقرّر شد نامهاى به حضور امام (ع) بنويسند و از آن
حضرت براى آمدن به كوفه و به عهده گرفتن رهبرى مسلمانان دعوت نمايند. در اين نامه
پس از اظهار خوشحالى از مرگ معاويه و بر شمردن شمّهاى از جنايات وى آمده بود:
«ما
پيشوا نداريم، به سوى ما بيا، باشد كه خداوند به وسيله تو ما را بر محور حق گرد
آورد. ما «نُعْمانِ بنِ بَشير»، امير كوفه را به امارت نمىشناسيم. او در «دارُ
الْامارَه» نشسته است. نه نماز جمعه را با او مىخوانيم و نه براى نماز عيد با وى
بيرون مىرويم. اگر بدانيم به سوى ما مىآيى او را از كوفه بيرونش كرده، به سوى
شام مىفرستيم. انشاءاللّه.»
نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 42