نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 47
سپس نامه
مردم كوفه راهم ضميمه آن كرد:
«اى
فرزند پيامبر! زودتر به سوى ما بشتاب كه اينك صد هزار شمشير در كوفه آماده يارى
شماست، پس درنگ روا مدار.»
نامهها
را توسط «عابسبن ابى شبيب» به مكّه فرستاد. [1]
واكنش دستگاه خلافت
«نُعْمانِ
بن بَشير» فرماندار كوفه، فعّاليتّهاى «مسلم» را زير نظر داشت، ولى به خاطر داشتن
روحيّه عافيت طلبى، واكنش حادّى از خودنشان نمىداد! عكس العمل او تنهادر حدّ يك
سخنرانى نصيحتآميز بود كه بر فراز منبر رفت و مردم را از ايجاد فتنه و اختلاف بر
حذر داشت. [2]
موضع
مسالمت آميز «نُعمان» بر عثمانيان و پيش مرگان بنىاميّه گران آمد [3] و آنان را
بر آن داشت كه خود جريان را طى چند نامه به يزيد گزارش كنند كه «اگر تو را به كوفه
نيازى هست هر چه سريعتر فردى لايق و توانا بدين شهر بگمار، «نعمان» ناتوان است و
يا خود را به ناتوانى زده است.» [4]
[3] -
لازم به يادآورى است كه خود «نُعْمان» نيز عثمانى بود. بلاذرى در انساب الاشراف، ج
3، ص 158 مىنويسد: «كانَ عُثْمانياً مُجاهِراً بِبُغْضِ عَلِىٍ، سيىّءُ الْقَولِ
فيهِ» نعمان عثمانى بود و بطور آشكار نسبت به على (ع) دشمنى مىورزيد و به آن حضرت
بد مىگفت او اين دشمنى را ازپدرش «بَشير» به ارث برده بود كه در بارۀ
جانشينى امير مؤمنان (ع) بعد از پيامبر (ص) دچار ترديد شد و در جريان ثقيفه نخستين
كسى بود كه با ابوبكر بيعت كرد. «نعمان» مردم كوفه را از آن جهت كه دوستدار امير
مؤمنان (ع) بودند دشمن مىداشت. وى چنان شيفتۀ عثمان بود كه پس از قتل وى
پيراهن عثمان و انگشت بريدۀ همسر او را براى معاويه فرستاد تا بدان وسيله
مردم را عليه امير مؤمنان (ع) بشوراند. نعمان در جنگ «صفين» با معاويه بود و
دوّمين انصارى بود كه در سپاه شام حضور داشت. معاويه وى را به فرماندارى كوفه
برگزيد. پس از مرگ معاويه، يزيد او را در پست خود ابقا كرد. «ر. ك. نفس اللمهموم،
ص 86، وقعۀ صفين، ص 445 و كامل ابن اثير، ج 4، ص 521.»