نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 48
«يزيد»
پس از دريافت گزارشها با مشاوران خود به مشورت پرداخت. «سَرْجُون» [1] پيشنهاد كرد
«عبَيْد اللّه بن زياد» را به فرماندارى «كوفه» بگمار. «يزيد» پذيرفت. نامهاى به
«ابن زياد» كه در آن زمان فرماندار «بصره» بود نوشت و او را با حفظ سمت به امارت
«كوفه» منصوب كرد، و از او خواست هر چه سريعتر به «كوفه» رود و با بيعت گرفتن از
«مسلم» و يا كشتن وى اوضاع را به نفع او تمام كند. [2]
«عبيداللّه»
به محض دريافت فرمان «يزيد» برادر خود «عثمان» را به جانشينى خويش در «بصره» گمارد
و همراه عدّهاى از رجال رهسپار «كوفه» گرديد.
سياست ترور و وحشت
«عُبَيْدُاللَّه»
با كسب اطلاعات از فرماندار قبلى، در جريان كامل اوضاع كوفه وتعداد هواخواهان
حسينبنعلى (ع) قرار گرفت و خطر راجدّى دانست؛ از اين رو، بدون فوت وقت، سياست
ترور و وحشت خود را به كار بست. بامداد همان شب مردم را به مسجد فراخواند و در
حضور انبوه جمعيّت پس از معرّفى خود به عنوان فرماندار جديد كوفه، خطابه كوتاهى
ايراد كرد و با لحنى جدّى و قاطع مردم را بيم و اميد داد؛ به هواداران حكومت و
سرسپردگان يزيد وعده احسان و بخشش داد و به مخالفان هشدار داد كه در صورت ادامه
مخالفت با شمشير حكومت روبهرو خواهند شد. [3]
سپس در
جلسهاى خصوصى چهرههاى سرشناس هر قبيله و بزرگان هر محلّه را احضار كرد و از آنان
خواست تا اسامى افراد غريبه و نيز مخالفان حكومت را به وى بدهند و تضمين كنندكه در
ميان قبيله و محلّهشان كسى عليه حكومت حركتى انجام ندهد، در غير اين صورت مال
وجان آنان بر او حلال خواهد بود و متخلّف در جلو خانهاش به دار آويخته مىشود و
تمامى افراد قبيلهاش از بخششهاى حكومت محروم، و از كوفه تبعيد خواهند گشت. [4]
[1] - وى
از مسيحيان شام بود كه معاويه او را به عنوان مشاور و رئيس تشريفات سلطنتى خود
برگزيد ومسئوليّت ديوان خراج به عهده او بود «ر. ك. الكامل فى التاريخ، ج 4، ص 11
والوزرا، والكتاب ص 24.»