نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 49
آغاز پيمان شكنى
سياست
خشن و تهديد آميز «عبيداللّه» اثر خود را بر جانهاى ترسو و زود باور كوفيان بخشيد
و آنان را در حمايت از «مسلم» دچار ترديد كرد. هر چه سايه شوم «پسرزياد» بر افق
كوفه گستردهتر مىگشت موقعيّت «مسلم» ضعيفتر و حمايت كوفيان از او كمتر مىشد،
تا جايى كه وى در ميان آن همه هوادار احساس خطر كرد و ناچار محل سكونت خود را از
خانه «مختار» كه محلّى شناخته شده و نا امن بود به خانه «هانى بن عُرْوَه» كه او
نيز از چهرههاى سرشناس كوفه بود منتقل كرد و شيعيان در نهايت احتياط واختفا نزد
وى رفت و آمد مىكردند. [1]
تلاش براى دستيابى به «مسلم»
«عبيداللّه»
پس از موفّقيّت در مرحله نخست، (ايجاد وحشت در دل مردم و پراكنده كردن آنان از گرد
مسلم) در صدد بر آمد مخفيگاه «مسلم» را كشف و او را دستگير نمايد تا پيش از آنكه
او دست به كار شود كارش را بسازد. براى اين كار، دست به نيرنگ زد و به مزدورى به
نام «مَعْقِلْ» سه هزار درهم پول داد وگفت: سعى كن تا تحت پوشش شيعهاى غريب به
بهانه دادن اين پول به نماينده حسين به «مسلم» نزديك شوى و ضمن آگاهى از مخفيگاه
او، اطّلاعات و اخبار لازم را به ما گزارش كنى.
«مَعْقِلْ»
به مسجد رفت و خود را به «مسلم بن عُوْسَجَه» يكى از ياران «مسلم» به همان نحو كه
«ابن زياد» آموزش داده بود معرّفى كرد.
«مُسْلِم
بنِعَوْسَجَه» پس از صحبتها و سفارشهاى لازم به وى، و چند روز معطّلى او را نزد
«مسلم» برد. از آن پس، جاسوس «ابن زياد» مرتّب در مجالس سرّى شركت مىكرد و تمامى
اخبار را به اربابش گزارش مىداد. [2]
«پسرمَرْجانَه»
پس از آگاهى از جايگاه «مسلم»، «هانىبن عُرْوَه»، ميزبان او را با نيرنگى ديگر به
«دارُالْأِمارَه» كشانيد.