«سوگند
به خدا، اگر به فاصله يك وجبى خارج مكه كشته شوم بهتر از آنست كه در داخل آن به
قتل رسم، و اگر دو وجب دورتر از مكّه كشته شوم بهتر از آنست كه در يك وجبى آن به
قتل رسم. به خدا سوگند، اگر در سوراخ حشرهاى باشم بيرونم خواهند كشيد تا با كشتن
من به هدف خود برسند.» [4]
نصيحتگران،
هركدام با لحنى عواقب خطرناك اين سفر را به امام (ع) گوشزد كردند و از آن حضرت
خواستند كه از تصميم خود منصرف شود؛ امّا امام حسين (ع) با قاطعيّتى كه مخصوص خود
او بود واطمينانى كه به صحّت راه خود داشت، به همه آنان پاسخ ردّ داد.
[3] - ديدار «ابن زبير» با امام حسين (ع) وتلاش وى
دربازداشتن آن حضرت ازاين سفر، از روى صداقت و صميميّت و علاقمندى وى به امام (ع)
نبود؛ زيرا سخنان و موضعگيريهاى او در طول مدّت اقامت امام (ع) درمكّه گوياى آنست
كه وى، هجرت امام (ع) به مكه و توقف آن گرامى در آن شهر را به نفع خود نمىديد.
پسر زبير فردى بود كه خود داعيۀ خلافت و حكومت داشت و با بودن چهرهاى همچون
حسين بن على (ع) در مكه كسى به «ابن زبير» اعتنا نمىكرد و دست او را به عنوان
خلافت نمىفشرد.
هدف «ابن زبير» از پيشنهاد ماندن امام حسين (ع) در
مكّه علاوه بر تظاهر به خيرخواهى و دلسوزى و رفع تهمت از خود، - به احتمال زياد -
اين بود كه به تصميم نهايى فرزند پيامبر (ص) پىببرد و بداندكه آن حضرت به طور
جدّى عازم سفر است يا آنكه مقصود ديگرى دارد.
نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 59