نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 76
«عامِرِبن
ابى سَلامَة» كه عازم «كربلا» بود، برخورد واز وى خواست به «كوفه» باز گردد.
«عامر»
نپذيرفت. درگيرى شروع شد. «عامر» موفق شد با پراكنده كردن نيروهاى «زجر» به راه
خود ادامه دهد و به حسين بن على (ع) بپيوندد. [1]
«پسر زياد» پس از موفقيّت در مرحله نخست،
نيروهاى آماده را در چند نوبت به «كربلا» اعزام كرد. نخست «عمربن سعدوَقّاص» را در
قبال وعده حكومت «رى» با چهارهزار سواره نظام به «كربلا» فرستاد. [2] «عمر» روز
سوّم محرّم وارد «كربلا» شد و فرماندهى كلّ نيروهاى كوفى- ازجمله نيروهاى تحت امر
«حرّ»- را عهدهدار گشت. [3] پس از آن، نيروهاى «عبيداللّه» گروه گروه و پى درپى
رهسپار «كربلا» شدند «شِمربن ذِى الْجَوْشَنْ» با چهارهزار نفر، «زيدبنِ ركاب
كَلبى» [4] با دوهزار نفر، «حُصينِ بن نُمَيْر» با چهار هزار نفر، «مصاب مارى» [5]
با سه هزار نفر، «نصربن حَرَبَه» با دوهزار نفر، «شَبَثِ بْنِ رِبْعى» باهزار
نفر، «حَجّاربن ابْجَر» باهزار نفر، [6] «كَعْبِ بْنِ طَلْحَه» باسه هزار نفر [7]
و «يَزيدِبْنِ حَرْث» باهزار نفر. [8] «ابن شهر آشوب» مجموع نيروهاى اعزامى را
سىوپنج هزارتن نوشته است. [9] و اين غيراز نيروهايى است كه در اردوگاه «نُخيله»
به صورت آماده نگهداشته شده بودند.
[2] - بر اساس نوشتۀ مورّخان، عمر سعد
بانيروهايش پيش از عزيمت به كربلا، از سوى فرماندار كوفه مأمورعزيمت به «ديلم» -
به منظور فرونشاندن شورش «ديلميان» كه بر سرزمين «دَسْتَبى» (ميان «رى» و «همدان»)
استيلا يافته بودند - شده بودند؛ ولى با پيش آمدن موضوع امام حسين (ع) به «كربلا»
اعزام شدند. «ر. ك. الكامل فى التاريخ، ابن اثير، ج 4، ص 52.»