نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 77
4- بستن آب بر روى امام (ع)
پسر
مرجانه كه امام حسين (ع) راخوب مىشناخت، براى از پاى درآوردن آن حضرت از هيچ
جنايتى فروگذار نكرد. وى، علاوه بر اعزام آن همه نيرو به جنگ حسينبن على (ع)، به
پسر سعد پيغام فرستاد: «آب را بر حسين و يارانش ببند و مگذار يك جرعه آب بنوشند،
آنچنانكه با عثمان پرهيزكار اين چنين كردند.»
«عمر»-
كه براى دستيابى به ملك «رى» ارتكاب هرگونه جنايتى را روا مىشمرد- اطاعت كرد و
«عمروبن حجّاج» را با پانصد سوار بر شريعه گمارد و آب را بر كاروان حسينى بست. اين
اقدام ضدّ انسانى روز هفتم محرّم صورت پذيرفت. [1]
ب- جبهه حقّ:
اقدامات
جبهه حقّ در مسير دستيابى به اهداف خود از اين قرار بود:
1- امام
حسين (ع) پس از توقف در سرزمين «كربلا» درجمع ياران خود بپاخاست و به تشريح شرايط
پيش آمده و انگيزه قيام خود پرداخت:
«شرايط
چنين است كه مىبينيد. دنيا تغيير يافته و به زشتى گراييده است. نيكيهايش پشت كرده
واز آن جز ته مانده ظرفى و معاشى ناچيز چون چراگاه نامطلوب نمانده است. مگر
نمىبينيد كه به حقّ عمل نمىشود و از باطل اجتناب نمىگردد؟! ... در چنين شرايطى
مؤمن جز ديدار با پروردگار آرزويى ندارد. همانا من مرگ را جز سعادت و زندگى
باستمكاران راجز رنج و ملال نمىبينم.» [2]
سخنان
امام (ع) بيانگر اراده راسخ آن حضرت در احياى حقّ و جلوگيرى از گسترش باطل و
آمادگى آن بزرگوار براى شهادت در اين راه و ديدار پروردگارش بود؛ از اين رو، پس از
سخنان امام (ع) تعدادى از ياران او مانند «زُهير»، «بُرَيْر» و «نافِع» بپاخاستند
و طى سخنانى مراتب وفادارى وجانبازى خود را نسبت به آن حضرت اعلام داشتند. [3]
2- سعى
امام (ع) بر اين بود كه از طريق برخورد با فرماندهان سپاه دشمن آنان را به