responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 84

«شِمْر» فرمانده مَيْسَره، با مشاهده اين وضع، از جناح چپ واردعمل شد؛ امّا او نيز كارى از پيش نبرد. [1]

حسينيان، نه تنها حمله دشمن را دفع كردند، بلكه دست به حمله متقابل زده در دل نيروهاى «يزيد» فرو رفتند؛ به گونه‌اى كه به هيچ جناحى نمى‌تاختند مگر آنكه آن را شكافته و نيروهايش را متلاشى مى‌ساختند.

فرمانده سواره نظام «يزيد» چون چنين ديد به «عُمَرسعد» پيام داد: «مگر نمى‌بينى از ناحيه اين تعداد اندك چه بر سر نيروهاى من آمده است؟! هر چه سريعتر پياده‌ها و تيراندازان را به كمك فرست.»

«عمرسعد» به «شَبَث» پيشنهاد كرد؛ ولى او بهانه آورد. ناچار «حُصَيْن بن تَميم» را با پانصد تيرانداز و سواران مخصوصى كه خود و اسبانشان زره بر تن داشتند، وارد عمل كرد.

ياران دلير و شهادتخواه امام (ع) به دفاع مقدّس خود ادامه دادند. اسبهاشان بر اثر تير اندازيهاى پياپى دشمن از كار افتاد؛ دلير مردان، پياده به جنگ پرداختند. [2]

پايدارى حسينيان موجب شد كه «عمرسعد» جبهه ديگرى بگشايد. دو گروه از نيروهايش را مأمور كرد تا از دو جناح چپ و راست بر سپاه امام (ع) بتازند. اين تاكتيك نيز مؤثّر نگشت؛ زيرا با مانع «خندق» و مقاومت نيروها مواجه شد. [3]

«عمر» فرمان داد: به سوى خيمه هاآتش بيندازيد و آنها را بسوزانيد. آنان چنين كردند. «شِمْر» آن قدر به خيمه‌ها نزديك شد كه سرنيزه‌اش خيمه‌اى راسوراخ كرد و آتشى خواست تا آن را بسوزاند. «زُهَيْر»، فرمانده ميمنه سپاه امام (ع) با نيروهاى تحت امرش بر او تاختند. «شِمر» با تحمّل يك كشته مجبور به عقب نشينى شد. [4] حمله‌ها يكى پس از ديگرى صورت مى‌گرفت و تنور جنگ آنچنان برافروخته بود كه به تعبير طبرى «شديدترين نبردى بود كه خدا آفريده است.» [5]


[1] - بحارالانوار، ج 45، ص 20

[2] - تاريخ الطبرى، ج 5، ص 436-437

[3] - همان، ص 438-439

[4] - همان، ص 438-439

[5] - همان، ص 438-439

نام کتاب : زندگانی امام حسین نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 84
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست