responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 103

براى دستگاه خلافت گران بود كه درباريان احساس خطر كرده جريان فعّاليتهاى آن حضرت را به هارون گزارش كردند. «عيسى بن جعفر»، برادر خانم هارون، خطاب به خليفه گفت:

سوگندت را درباره خاندان ابوطالب به ياد بياور! تو سوگند خوردى كه چنانچه هر يك از آنان پس از موسى‌بن جعفر ادعاى امامت كند گردنش را بزنى؛ و اين فرزندش على است كه مدعى امامت است و درباره او همان گفته مى‌شود كه درباره پدرش گفته مى‌شد. هارون با خشم بر او نگريست و گفت: چه مى‌پندارى؟ مى‌خواهيد من همه آنان را بكشم؟!

در سعايت «يحيى بن خالد برمكى»- وزير هارون- از امام رضا (ع) آمده است:

اين على، فرزند موسى بن جعفر است كه (بر جاى پدر) نشسته و مدعى امامت است.

هارون- كه هنوز وجدانش از جريان به شهادت رساندن امام كاظم (ع) در رنج و عذاب بود- در پاسخ او با ناراحتى گفت: آيا آنچه را كه در حقّ پدرش مرتكب شديم كافى نيست؟! شما مى‌خواهيد ما همه آنان را بكشيم. [1]

از اين روايات استفاده مى‌شود كه امام رضا (ع) بى‌پروا از دشمن و بدون بيم و هراس، به تبيين و تثبيت امامت خود پرداخت و با اتخاذ اين سياست، حق را براى همگان آشكار ساخت.

علّت در پيش گرفتن اين سياست بنسبت حادّ، اين بود كه در طول مدت درازى كه پدر بزرگوارش در زندان بسر مى‌برد از سوى حكومت و نيز گروههاى منحرف، امامت شيعى دستخوش ابهامات، تحريفات و تهاجمات كينه‌توزانه و ناجوانمردانه‌اى قرار گرفته بود و شايد يكى از عللى كه انديشه انحرافى واقفيّه مورد پذيرش گروهى ساده‌انديش در جامعه آن روز قرار گرفت همين مسأله بود.

در چنين شرايطى لازم بود شخصيّتى مثل امام رضا (ع) كه علاوه بر عهده‌دارى مسؤوليّت امامت، بيشترين و عميقترين شناخت را از اصول و مبانى امامت و نيز خطرات و توطئه‌هايى كه موجوديت آن را تهديد مى‌كرد داشت به تبيين و تثبيت اركان آن همّت‌


[1] - عيون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 246 و بحارالانوار، ج 49، ص 113

نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 103
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست