نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 105
پاسخ
گفت: شگفت آور است كه على بن موسى كلب و گوسفند و خروسى خريده است ولى درباره او
اين حرفها گفته و نوشته مىشود. [1]
واكنش
دستگاه خلافت
هارون
الرشيد، خليفه مقتدر، ستمگر و قدرت طلب عباسى برغم آنكه سعى مىكرد در پى ارتكاب
جنايت قتل موسى بن جعفر (ع) به ظاهر برخوردى با على بن موسى (ع) نداشته باشد تا
شايد بتواند از اين راه آثار جنايتى را كه در حق پدر بزرگوار آن حضرت روا داشته
بود از دلهاى شيعيان بزدايد؛ ولى فعّاليتهاى گسترده و بىپرواى پيشواى هشتم و
گزارشها و سعايتهاى پياپى در باريان و مزدوران از تلاشهاى متعرضانه امام رضا (ع)
او را بر آن داشت تا كينه درونى خود را آشكار سازد و پيشواى شيعيان را به قتل
رساند؛ چه آن كه او با تجربهاى كه از سرسختى و روحيّه سازش ناپذيرى موسى بن جعفر
(ع) در برابر ستمگريهاى خود داشت، از ميزان دشمنى و نفرت اين خاندان در برابر
دستگاه خلافت غاصبانه خويش، آگاهى كامل داشت و در مناسبتى به اين حقيقت اعتراف كرد
و با اشاره به على بن ابى طالب و خاندان آن حضرت گفت:
اينان،
سرسختترين مردم در بغض و سرزنش عليه ما هستند كه در جهت سرنگونى و اخلال در حكومت
ما، تلاش مىكنند؛ پس از آن كه ما انتقام آنان را (از امويان) ستانديم و بر آنان
در قبضه كردن حكومت پيشى گرفتيم؛ چندان كه هم اينك آنان به بنىاميّه متمايلترند
تا ما. [2]
هارون با
چنين ديدگاهى كه نسبت به امامان داشت و جود آنان را براى حكومت خود غير قابل تحمل
مىديد و با صراحت مىگفت: همه آنان را خواهم كشت. [3] از اين رو امام رضا (ع) را
به انگيزه كشتن به مركز خلافت فراخواند. ابو صلت هروى مىگويد: