نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 138
وليعهدى
خويش برگزيند. اين اقدام مأمون هر چند به ظاهر، غيرمنتظره و شگفتانگيز بود و از
سوى بعضى از گروهها واكنشهايى را به دنبال داشت؛ ليكن به نظر خود او، اساسىترين و
استوارترين طرحى بود كه در آن شرايط مىتوانست حكومت او را از خطر سقوط حفظ كند و
منافعش را تأمين و آيندهاش را تضمين نمايد.
دعوت امام رضا (ع) به «مرو»
مأمون و
وزيرش فضل بن سهل نامههاى جداگانهاى به امام رضا (ع) نوشته و همراه پيكهايى به
مدينه فرستادند. از آنجا كه نامه فضل مشتمل بر نكات قابل توجهى است، نخست خلاصهاش
را مىآوريم، سپس به نكات مهم آن اشاره مىكنيم.
فضل در
نامه خود پس از حمد خدا و درود بر پيامبر (ص) و توصيف پيشواى هشتم به عنوان فرزند
رسول خدا (ص) و معرفى خود به عنوان دوستدار امام و كسى كه شب و روز در بازگرداندن
حق آل محمّد (ص) به آنان، تلاش مىكند، مىنويسد:
اميد من
آن است كه خداوند در بازگرداندن حقتان از كسانى كه شما را به استضعاف
كشاندهاند،
به شما رخصت داده و الطافش را بر شما فزونى بخشيده و شما را پيشواى وارث قرار داده
و چنين خواسته است كه دشمنانتان و آنان كه از شما روى گرداندهاند، آنچه را كه از
آن گريزان بودند از شما ببينند.
اين نامه
حاكى از عزم راسخ اميرمؤمنان؛ مأمون و من بر دفع ستمى است كه بر شما رفته و اثبات
حقوقى است كه در دست داريد و واگذارى آن حقوق به شماست.
از خدا
مىخواهم كه مرا بدين وسيله از نيكبختترين جهانيان و از رستگاران نزد خود و
اداكنندگان حق پيامبر (ص) و مددكاران شما بر استيفاى حقتان قرار دهد.
هنگامى
كه نامهام به شما رسيد در صورت امكان آن را بر زمين ننهاده به سوى اميرمؤمنان
روانه شويد؛ همان كه شما را در امر حكومت شريك و در نسب خود سهيم قرار داده است و
شما را سزاوارترين مردم به آنچه در اختيار دارد مىداند .... [1]
[1] -
الحياة السياسيّة للامام الرضا (ع)، ص 448-449
نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 138