responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 142

خليفه عباسى ناشى از اين است كه او در پرتو سياست و زيركى خاصى كه داشت بگونه‌اى عمل كرد كه كسى به ماهيّت اعتقادى او پى نبرد.

وى از يك سو به هيچ يك از صحابه بد نمى‌گفت و حتى از بدگويى به افرادى همچون حجّاج بن يوسف كه در ظلم و جنايت و ضدّيت با دين معروف بودند، پرهيز مى‌كرد تا مبادا عواطف هواداران آنان- كه احياناً در دستگاه او بودند- جريحه‌دار گردد. [1] او حتّى از نكوهش معاويه بر روى منبر خوددارى كرد و به ثمامه گفت: اين روش براى ملكدارى و برجاى گذاردن نام نيك در ميان توده مردم بهتر است. [2] و نيز ضمن سخنان و اشعارى به صراحت اعلام كرد كه من به خلفا، عايشه، طلحه و زبير بدنمى‌گويم. [3]

در عين حال، او اقدام به قتل بسيارى از علويان از جمله امام رضا (ع) كرد و به فرماندار خود در مصر دستور داد منابرى را كه بر آنها براى امام (ع) دعوت شده است شستشو كند. [4]

از سوى ديگر، وى نسبت به خاندان پيامبر (ص) اظهار ارادت و دوستى مى‌كرد و حضرت على (ع) را برترين آفريده خدا پس از رسول خدا (ص) مى‌دانست و دستور داد از كسى كه از معاويه به نيكى ياد كند بيزارى جويند [5]، متعه را- برخلاف فقه اهل سنّت- جايز شمرد [6]، فدك را به فرزندان على (ع) بازگردانيد [7]، خلفا و ديگر صحابه را به بدى ياد كرد و حضرت على (ع) را برتر از همه آنان دانست. [8]

اين گفتارها و موضعگيريهاى متناقض با يكديگر موجب شد كه هر كس درباره او اظهارنظرى بكند؛ هر چند خود او ميان هيچ يك از اين ديدگاهها تناقضى نمى‌ديد؛ زيرا هدف مهمّى كه وى در پى دستيابى به آن بود ايجاب مى‌كرد كه او پابه پاى شرايط و


[1] - عصر المأمون، ج 1، ص 396

[2] - همان، ص 371

[3] - ر. ك: الحياة السياسيّة للامام الرّضا (ع)، ص 197

[4] - همان، ص 198

[5] - تاريخ الخلفاء، ص 308

[6] - السيرة الحلبيّة، ج 3، ص 46

[7] - فدك فى التاريخ، ص 23

[8] - الحياة السّياسيّة للامام الرضا (ع)، ص 199-201

نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 142
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست