نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 153
چه در
ميان علويان و چه در ميان غيرآنان- از نظر داشتن شرايط رهبرى و كمالات نفسانى به
پايه آن حضرت نمىرسيد.
نتيجه
اين سياست اين شد كه پس از قضيّه ولايتعهدى امام (ع)، جنبشها و سروصداهاى علويان
در تمامى ولايات و شهرها به خاموشى گراييد و جز شورش عبدالرّحمان بن احمد در يمن-
كه آن هم معلول ستم حاكم آن سامان بود و با وعده مأمون مبنى بر جامه عمل پوشيدن به
خواسته وى پايان پذيرفت- هيچ قيامى از جانب علويان صورت نگرفت. [1]
ج- خالى كردن صحنه از وجود امام رضا (ع)
بدون شك،
مهمترين انگيزه مأمون از اين اقدام، شخص على بن موسى (ع) و خالىكردن صحنه از وجود
آن حضرت بود. زيرا امام رضا (ع) قدرتمندترين و متنفذترين چهرهاى بود كه براى
دستگاه خلافت به عنوان يك خطر جدّى به شمار مىآمد. مأمون در رابطه با امام رضا
(ع) چند هدف را دنبال مىكرد.
آن كه
بزرگترين خطرى را كه از جانب شخصيّت بىهمتاى امام رضا (ع) وى را تهديد مىكرد از
سر راه خود بردارد و امام را در وضعيّتى قرار دهد كه نتواند مردم را به انقلاب
عليه حكومت خودكامه او دعوت كند.
مأمون در
سخنى خطاب به عباسيان به اين انگيزه خويش اشاره مىكند و مىگويد:
ما
ترسيديم اگر او را بدين حال رها كنيم از جانب وى چنان شكافى در كار ما پديد آيد
كه
توان
بستن آن را نداشته باشيم و بلايى بر سر ما فرودآيد كه غيرقابل تحمّل باشد. [2]
آن كه
امام را- كه به تعبير خود آن حضرت خطش در خاور و باختر خوانده مىشد [3] و
بهاعتراف مأمون، بيش از هر كس مورد رضايت عام و خاص بود [4]- تحتنظر بگيرد و از
نزديك كليّه فعّاليتهاى آن حضرت را كنترل كند. شايد يكى از انگيزههاى مأمون از
تزويج دخترش «امّ حبيبه» بهامامرضا (ع) همينبود كهازداخل جاسوسى مطمئن بر حضرت
بگمارد.