نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 189
يك سو،
احتمال طولانى شدن اين سفر مىرفت؛ از سوى ديگر، او كه مىبايست در آينده زمام
حكومت اسلامى را به دست گيرد لازم بود فرزند خود را كه پس از وى عهدهدار رهبرى
جامعه خواهد شد نزد خود ببرد و زمينههاى حكومت آيندهاش را فراهم كند.
در حالى
كه امام (ع) اين كار را نكرد و به تنهايى تن به اين سفر داد و در حقيقت به مأمون
فهماند كه وى نه تنها به آينده اين دعوت خوشبين نيست؛ بلكه اين سفر را يك سفر
خطرناك مىداند و چه بسا اگر فرزندش را با خود ببرد جان او نيز به خطر افتد.
بويژه با
در نظر گرفتن اين نكته كه هر كدام از علويان مانند محمّد بن جعفر و همراهان و محمد
بن محمد بن زيد و ... كه راهى مرو شدند، جان سالم بدر نبرده و بازنگشتند.
3- تماس با پايگاههاى مردمى در طول سفر
در عين
آن كه مأمون تمامى تلاش خود را براى قطع رابطه معنوى و عاطفى ميان امام رضا (ع) و
امت در جريان سفر به خراسان به كار برده و حتى خط سير آن گرامى را از مدينه تا مرو
مشخص كرده بود، حضرت رضا (ع) در هر فرصتى با پايگاههاى مردمى خويش تماس مىگرفت و
با گفتار و كردار و ارائه كرامات و معجزات، حقّانيت و امامت خود را به اثبات
مىرسانيد، رهبرى خويش را تداوم رسالت رسول خدا (ص) مىدانست و مشروعيت خلافت را
از ديگران سلب مىكرد.
پيش از
اين با نمونههايى از اين سياست امام (ع) آشنا شديم. [1] آنچه لازم است در اين جا
به عنوان تكميل، مورد اشاره قرار گيرد جريان گفتگوى آن حضرت با مردم نيشابور است.
بدون شك
ديدار امام (ع) با دههاهزارتن از دوستداران علم وحديث و شيفته اهلبيت (ع) تصادفى
نبود، همانگونه كهبيان آن روايت معروف و يادآورى سلسلهاسنادآن بىحساب نبود.
على بن
موسى الرّضا (ع) در اين جمع بىنظير به موعظه و نصيحت و يادآورى مسايل