نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 211
درس بيست و چهارم:: روضه مطهّره
حضرت على
بن موسى الرّضا عليهالسّلام هر چند به اجبار و اكراه مأمون از «مدينةالرسول» و
جوار قبر مطهّر پيامبر (ص) به ايران احضار شد و در ميان چهارده گوهر عصمت و دوازده
اختر امامت تنها خورشيد وجود عالمتاب او در سرزمين ايران طلوع و غروب كرد. آن چنان
كه شاعر مىگويد:
غروب كرد
در مشرق زمين (ايران) آفتابى كه ديدگان من بر آن اشك مىريزد، و هرگز نديدم آفتابى
را كه از جايى كه طلوع كرده است غروب كند.
و بدين
سان بذر ولايت اهلبيت رسول خدا (ص) كه از دوران حكومت علوى در سرزمين دل و جان
ايرانيانِ حق طلب و خداجوى كاشته شده بود، با تابش خورشيد ولايت و بارش باران
عنايت رضوى به بارنشست و با پذيرش شرط توحيد كه از سوى امام رضا (ع) در نيشابور
اعلام شد و در آن عصر در وجود خود آن گرامى متجلى بود به دژ امن الهى راه يافته از
عذاب او ايمن گردند.
از اين
رو، مىتوان وجود مبارك آن امام همام را در سرزمين ايران- پس از نعمت اصل اسلام-
از بزرگترين نعمتهاى الهى بر اين امّت دانست، و از آنجا كه- به اعتقاد ما- امامان
عليهم السّلام حيات و مرگشان- از آن جهت كه مورد نظر ماست- تفاوتى ندارد و آنان پس
از مرگشان نيز با امتشان ارتباط ولايى دارند، كلام و سخن آنان را مىشنوند، از
اعمال و حركاتشان آگاهى دارند، به عرض ارادت و اخلاص آنان پاسخ مثبت مىدهند و ...
[2] ما
زيارت
مخصوص امير مؤمنان (ع) در روز مولود و بحار الانوار، ج 97، ص 295). يعنى گواهى مىدهم
كه تو سخن مرا مىشنوى و مقام مرا مشاهده مىكنى و سلام مرا پاسخ مىدهى
نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 211