بعد از
آنكه زهد در مقامات و درجات و زيب و زيور اين دنياى پست را بر آنان (اولياى خود)
شرط كردى، آنان نيز بر اين شرط پايبند شدند.
اولياى
خدا- بر اساس اين پيمان- در هر حال؛ در حال دارايى و تنگدستى خود را متعهد به زهد
و ساده زيستى در اين جهان مىدانستند. از اين رو مىبينيم على بن موسى (ع) با همه
امكانات و نعمتهايى كه در اختيارش بود در زندگىاش بر اين اصل اهتمام داشت؛ چندان
كه سرسختترين دشمنش، مأمون عباسى بدان اعتراف كرده و وجود اين صفت را در آن حضرت
يكى از نشانههاى شايستگى او براى منصب خلافت دانسته خطاب به آن گرامى مىگويد:
به بندگى
خداى بزرگ افتخار مىكنم، و به وسيله زهد در دنيا آرزومند رهايى از شرّ دنيا هستم،
و در پرتو ورع و پارسايى از محرّمات اميد دستيابى به غنيمتهاى الهى را دارم، و با
فروتنى در دنيا اميد رفعت و بلند مقامى نزد خداى عزّوجلّ را دارم.
ابو عباد
مقام زهد و ساده زيستى حضرت رضا (ع) را چنين توصيف مىكند:
حضرت رضا
(ع) در تابستان بر روى حصير مىنشست و در زمستان بر روى گليم و لباسهاى