responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 80

مادرم را براى من زنده كنى. حضرت فرمود: به خانه‌ات باز گرد كه آنان را زنده كردم. به منزل بازگشتم، پدر و مادرم را زنده يافتم. آنان ده روز نزد من زندگى كردند؛ سپس خداوند آنان را قبض روح كرد. [1]

ابراهيم بن سهيل مى‌گويد: على بن موسى الرضا (ع) را در حالى كه بر الاغش سوار بود ديدم و به او گفتم: چه كسى تو را به مقام امامت منصوب كرده است؛ زيرا بيشتر شيعيان تو مى‌پندارند كه پدرت به تو وصيت نكرده و تو را بر اين جايگاه ننشانيده است و تو مدعى مقامى هستى كه از آن تو نيست؟

حضرت فرمود: نشانه امام نزد تو چيست؟ گفتم: اين كه با ماوراى خانه سخن بگويد (علم غيب داشته باشد) و زنده كند و بميراند. فرمود: من اين كارها را مى‌كنم؛ آنچه كه با توست پنج دينار است؛ امّا خانواده‌ات، مدت يك سال است كه درگذشته است و من هم اكنون او را زنده كردم و يك سال ديگر او را نزد تو باقى خواهم گذاشت سپس مى‌ميرانم تا بدانى من بدون شك، امام هستم.

اندام مرا لرزه فراگرفت. امام فرمود: نترس، تو ايمن هستى؟ به خانه‌ام بازگشتم. ديدم همسرم نشسته است. به او گفتم: چه كسى تو را بدينجا آورد!؟ گفت: در خواب بودم كه فردى با اين اوصاف (اوصاف امام رضا (ع)) آمد و گفت: فلانى! بلند شو و نزد همسرت بازگرد كه خداوند پس از مرگ، پسرى به تو خواهد داد. و چنين شد. [2]

3- بيرون آوردن آب از دل سنگ‌

راوى، وكيع:

على بن موسى الرضا (ع) را در آخرين روزهاى زندگى‌اش ديدار كرده و به محضرش عرضه داشتم: اى فرزند رسول خدا! معجزه‌اى به من بنمايان تا براى ديگران بازگويم.

(امام (ع) پذيرفت) و ديدم آن حضرت براى ما از دل صخره‌اى آب درآورد و ما از آن نوشيديم.»


[1] - دلائل الامامة، ص 186

[2] - همان، ص 187

[3] - همان، ص 186

نام کتاب : زندگانی امام رضا نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 80
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست