نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 17
افراد كه نماز پيامبر را فراموش كرده يا عمدى ترك كرده
بودند، دوباره آن را به ياد آوردند.»
ج- تلاش جهت تشكيل حكومت اسلامى
آنان حكومت را بهترين وسيله جهت بسط و نشر اسلام مىدانستند
و خود را نيز امام و حاكم مشروع جامعه، البته بعد از امام حسين (ع) هيچ كدام از امامان
براى رسيدن به حكومت به اقدام نظامى دست نزد و جهت عمده آن هم نداشتن ياور و فراهم
نبودن زمينه بود. حضرت آيت الله خامنهاى مىنويسد:
«به نظر ما پس از صلح امام حسن (ع) كه در سال چهلم هجرى
اتفاق افتاد، اهل بيت پيامبر به اين قانع نشدند كه در خانه نشسته و مانند فقها، احكام
الهى را آن چنان كه مىفهمند بيان كنند، بلكه از همان آغاز صلح، برنامه همه امامان
اين بود كه مقدمات را فراهم كنند تا حكومت اسلامى را به شيوه مورد نظرشان، بر سركار
آورند و اين را به روشنى در زندگى و سخنان امام مجتبى (و ساير امامان) مىبينيم.
پس از اينكه امام حسن (ع) با معاويه صلح كرد، نادانان
و ناآگاهان با زبانهاى مختلف حضرت را نكوهش مىكردند .... امام حسن در برابر اين اعتراضها
و ملامتها جملهاى را خطاب به آنان مىگفتند كه شايد در سخنان آن حضرت از همه جملات
رساتر و بهتر باشد و آن جمله اين است:
چه مىدانم، شايد يك آزمونى براى شما و يا متاعى تا زمان
محدود (براى معاويه است.)
اين جمله از آيه قرآن است و به روشنى نشان مىدهد كه حضرت
در انتظار آيندهاى است و آن آينده چيزى جز اين نمىتواند باشد كه حكومت غير قابلِ
قبول از نظر امام حسن كه بر حق نيست بايد كنار برود و حكومت مورد نظر سركار بيايد.
... بدين جهت كار امام حسن كار بنيانى و بسيار عميق و زير بنايى بود. ده سال با همان
چگونگىها زندگى كردند و در اين مدت افرادى را دور خود جمع كرده و پرورش دادند.
... پس از آن نوبت به امام حسين (ع) رسيد. آن بزرگوار نيز همان شيوه را در مدينه، مكه
و جاهاى ديگر دنبال كردند تا اينكه معاويه از دنيا رفت و حادثه كربلا پيش آمد ... وقتى
امام
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 17