responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 178

انگيزه‌ها هم خالص و مكتبى مى‌بود ولى وظيفه حفظ اقليت شيعه براى آينده، آن حضرت را از شركت در چنان قيامى باز مى‌داشت.

چهارم، شايد به جهت ضد ظلم و ستم بودن قيام، حضرت آن را تخطئه نكرد و همين مخالفت نكردن يك موضع گيرى مثبت به سود آن قيام بود.

پنجم، در آن زمان امام در بيرون مدينه زندگى مى‌كرد و خانواده مروان را كه در امان نبودند، پناه داد و با اين عمل نشان داد كه بايد بين ظلم و ستم يزيديان و يا بى پناه بودن خانوداه آنان تفكيك قائل شد و با پناه دادن به آنان جوانمردى كرد. لازم به ذكر است كه مروان و بقيه بنى اميه را، انقلابيون مدينه اخراج كرده بودند.

شورش ابن زبير

عبدالله بن زبير بعد از مرگ معاويه از بيعت با يزيد طفره رفت و به خانه خدا پناه برد. او همچنان در مكه بود و مردم را به اطاعت خود و مخالفت با يزيد فرا مى‌خواند تا اينكه يزيد مرد و با او به خلافت بيعت شد و او بر حجاز، عراق و مناطقى ديگر تسلط يافت. ابن زبير نيز همچون بنى اميه با اهل بيت مخالف بود. او از محركان اصلى جنگ جمل بود و در نامه به عبدالله بن عباس نوشت:

«من چهل سال است كه بغض شما را در سينه پنهان كرده‌ام.»

در مدتى كه در حجاز حاكم بود، نسبت به بنى هاشم و دوستداران آنان آزار و اذيت فراوان روا داشت. آن تعداد از بنى هاشم را كه در مكه بودند در شعب- ظاهراً شعب ابو طالب (ع)- محاصره كرد و خواست آنان را آتش بزند. مدت چهل روز در خطبه از درود فرستان بر پيامبر خوددارى كرد و در توجيه اين اقدام گفت:

«او از خانواده كوچكى است كه وقتى نامش برده مى‌شود، باد در بينى مى‌اندازند.»

و برادرش مصعب بن زبير، شيعيان عراق را قتل عام كرد و حتى به زنان رحم‌

نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 178
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست