responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 182

رحمت كند و پدرم به من خبر داد كه مختار شبها به خانه فاطمه دختر على بن ابيطالب مى‌رفت و او برايش زيرانداز مى گذاشت و تكيه گاه مى نهاد و مختار از او حديث مى‌شنيد. خداوند پدرت را رحمت كند، خداوند پدرت را رحمت كند، هيچ حقى از ما نزد كسى نبود مگر اينكه آن را طلب كرد و قاتلان ما را كشت و خونخواه ما شد.» «1»

ولى براى اينكه اين موضعهاى تاييدى امام در آينده بهانه به دست امويين نباشد، در مواردى هم از مختار اعلام بيزارى مى‌نمود و مثلا نقل شده يك بار حضرت در كنار درب خانه خدا به طور علنى مختار را لعن مى‌كرد. مردى به امام گفت:

«چرا او را دشنام مى‌دهى حال آنكه براى شما كشته شد؟ (ذُبِحَ فيكُمْ)»

امام فرمود:

«او دروغگو بود و بر خدا و رسول دروغ مى‌بست.» «2»

دقت در اين نقل اگر صحيح باشد نشان مى‌دهد كه اين گونه لعن كردن از جانب امام، اقدامى عمدى و سياسى بود و منظور واقعى‌اش اين بوده كه مردم حاضر، امام را مخالف مختار بدانند و خبر اين اقدام امام به حكومت برسد و آنان نتوانند امام را متهم كنند، مخصوصا لحن سخن معترض نشان مى‌دهد كه از مخالفان امام و مختار بوده و دوست داشته است كه امام به موافقت خود با مختار تصريح كند و امام با توجه به منظور او طورى جواب داد كه تير او به سنگ خورد. «3»

شورش خوارج‌

يكى از اهداف مهم خوارج ساقط كردن بنى اميه بود. آنان بنى اميه را كافر و جنگ با آنان را واجب مى‌دانستند «4» و شورشهاى فراوانى براه انداختند. فاصله سالهاى 64

نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 182
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست