responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 42

قيچى مى‌كرد و به همين خاطر آن بزرگوار را «ذولاثَفَنات، پيشانى پينه بسته» ناميدند. «1»

از رسول خدا نقل شده:

«چون روز قيامت شود، منادى ندا مى‌دهد، زينت عبادت كنندگان كجاست؟ گويا فرزندم على بن الحسين (ع) را مى‌بينم (كه در اجابت آن دعوت) بين صفها راه مى رود.» «2»

به هنگام عبادت، آن چنان محو مناجات مى‌شد كه از حوادث اطرافش به طور كامل غافل بود. زمانى آن بزرگوار در محراب عبادت مشغول مناجات بود، فرزندش به درون چاه افتاد، مردم با صداىِ زارى اهل‌خانه براى نجات فرزند امام اقدام كردند و امام همچنان مشغول عبادت بود. بعد از عبادت از او پرسيدند:

«چرا نمازت را براى نجات فرزندت قطع نكردى؟»

امام جواب داد:

«من با پروردگار عظيم مناجات مى‌كردم و متوجه نشدم.» «3»

هرگاه نعمتى از خدا را ياد مى‌آورد، سجده مى‌كرد. هرگاه آيات سجده (واجب و مستحب) رامى‌خواند سجده‌مى‌كرد. هرگاه خداوندبدى وناگوارى را ازاو دورمى‌كرد، سجده مى‌نمود، از هر نمازى كه فارغ مى‌شد، سجده مى‌كرد. هرگاه به كار خيرى موفق مى‌شد، سجده مى‌كرد تا اثر سجده بر همه اعضاى سجده‌اش ظاهر شد و او را سجّاد ناميدند. «4»

2- توشه بردارى براى آخرت‌

همّت بزرگ آن بزرگوار سفر آخرت بود و تمام توان خويش را براى تهيه توشه آن‌

نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 42
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست