نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 44
3- بزرگوارى، كرامت و گذشت
از اخلاق بزرگواران دفع بدى به نيكى است. امام سجاد (ع)
در اين ميدان نيز پيشتاز بود. چه بسيار كسانى كه به آن حضرت اساءه ادب كردند ولى آن
حضرت بزرگوارانه گذشت كرد و وقتى آنان از قدرت سقوط كردند، مورد لطف و مرحمت امام قرار
گرفتند.
زمانى كه هشام بن اسماعيل فرمادار مدينه بود، نسبت به
مردم بويژه حضرت سجاد ستم فراوانى كرد. وقتى وليد به حكومت رسيد، او را عزل كرد و دستور
داد براى تنبيه او را در برابر عموم مردم نگهدارند تا هر كسى هر چه مىخواهد به او
بگويد. هشام مىگفت: جز على بن الحسين (ع) از كسى نمىترسم؛ اما امام سجاد (ع) به نزديكان
خود دستور داد كه از بىاحترامى نسبت به هشام خوددارى ورزند و خود حضرت وقتى بر هشام
گذشت، بر وى سلام كرد. هشام با مشاهده اين عظمت روحى و كرامت اخلاقى اعتراف كرد: «اللَّهُ
اعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ» «1»
«خدا بهتر مىداند كه رسالت خود را در كجا قرار دهد.
«2»
عبدالله فرزند امام سجاد (ع) گويد:
«وقتى هشام بن اسماعيل را عزل كردند، پدرم ما را جمع
كرد و فرمود:
اين مرد عزل شده و دستور دادهاند او را در پيش روى مردم
نگه دارند (تا هر كسى هر چه مى خواهد به او بگويد). مبادا احدى از شما به او تعرّض
كند.
من گفتم: پدر جان، به خدا قسم اين مرد خاطره بدى از خود
نزد ما به جاى گذاشت و ما جز مثل اين روز را نمىخواستيم. پدرم فرمود: فرزندم او را
به خدا وا مىگذاريم.» «3»
سيره آن بزرگوار با خدمتكارانش به واقع درس آموز است.
در طول ماه رمضان خطاهاى آنان را ثبت مىكرد. چون شب آخر ماه رمضان مىرسيد، آنان را
جمع مىكرد و از آنان اقرار مىگرفت، بعد به اميد بخشش خدا، گناهان آنان را مىبخشيد
و از آنان مىخواست كه دعا كنند همچنانكه على بن الحسين گناه آنان را بخشيد و تنبيه
شان
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 44