responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 53

است كه اولًا امام در ظاهر به شدت بيمار است و شدت بيمارى امكان حفظ و نگهدارى از اين ودايع را به او نمى‌دهد و ثانياً در اين گونه حوادث مردان در موضع خطرند و ممكن است دشمن به امام يورش برد و حضرت را تفتيش كند و اين ودايع به دست دشمن بيفتد.

و اما علت اينكه آنها را به حضرت زينب سلام الله عليها نسپرد، شايد بدين علت بوده كه آن بانوى گرامى سرپرستى همه اسرا را به عهده داشته است، ازاين رو نگهدارى چنين امانت مهمى، فشار مضاعف بر او وارد مى‌ساخته است، علاوه بر اينكه او نيز بيش از ديگران در معرض خطر تعرض دشمن قرار داشت.

بعد از شهادت پدر

وقتى لشكر ابن زياد، همه مردان بنى هاشم و ياران حسين (ع) را به شهادت رساندند، به سوى خيمه‌ها هجوم بردند. در آنجا با على بن الحسين (ع) در بستر مواجه شدند. شمر قصد كشتن او كرد ولى همراهان كار او را زشت شمردند و به زبانهاى مختلف او را از آن تصميم شوم باز داشتند. كسى او را نابالغ شمرد كه كشتنش عار دارد، ديگرى او را مريض شمرد كه همان مريضى او را از بين خواهد برد و بنابه نقلى هم زينب سلام الله عليها خود را جلو انداخت و فرياد زد كه:

به خدا قسم او را نمى‌كشيد مگر بعد از كشتن من و آنها حيا كردند و دست كشيدند. «1»

مسؤوليت امامت امت و رهبرى اهل بيت عليهم السلام پس از شهادت ابى‌عبدالله عليه‌السلام در عصر عاشورا بر عهده امام سجاد (ع) قرار گرفت، از اين رو وقتى، زينب كبرى از امام سجاد (ع) كسب تكليف مى‌كند كه اكنون خيمه‌ها را دشمن آتش زده است، بمانيم و بسوزيم يا بگريزيم و آن حضرت مى‌فرمايد بگريزيد و با اين فرمان، زنان و كودكان اهل بيت از آتش مى‌گريزند و هر كدام به سويى روى مى‌آورند. «2»

آخرين ساعات روز عاشورا، اهل بيت امام حسين (ع) و على بن الحسين (ع) در

نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 53
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست