نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 94
آنان به گناه بزرگى بود كه مرتكب شده بودند. در آنجا احتياج
به معرفى خويش نيست و بدين جهت امام سجاد در معرفى خود براى كسانى كه نمى شناسندش،
مى فرمايد:
«من على فرزند حسين فرزند على فرزند ابى طالب هستم.»
كوفيان را بايد به گناه خويش توجه داد وبه توبه واداشت و تكيه امام و ديگران بر اين
مطلب بود.
و اما شام اهل بيت را نمىشناسد، حسين را نمىشناسد، على
بن ابيطالب را نمىشناسد، خويشاوندى حسين با پيامبر را نمىداند. آنها را بايد به اين
مطالب توجه داد و بدين جهت تكيه كلام آنان در شام بيان انتساب خويش با رسول خدا، بيان
فضايل اميرمؤمنان و فاطمه زهرا است. بيان افتخارات خاندان خويش در خدمت به اسلام و
بيان خيانتها و سابقه بد يزيد و اجدادش مىباشد. در خطبه شام بيش از نيمى از خطبه بيان
فضايل اميرمؤمنان است كه به گمان شاميان نماز نمىخواند و وقتى شنيدند در مسجد كشته
شده، تعجب كردند كه در مسجد چه مىكرده است.
و اما مضمون خطبه در مدينه بيان فاجعه دردآورى بود كه
اتفاق افتاده و مظلوميتى كه واقع شده و بايد در سينهها ثبت گردد و غم و اندوه آن فراموش
نشود. امام در اينجا اهلمدينه را به عزا، ماتم و مصيبت مىخواند. اينجا خبر از معرفى
خويش، خاندان و بيان فضايل نيست، چه اينكه مردم اينجا در حد كافى اين مطالب را مىدانند.
اينها دورا دور جنايت كربلا را شنيدهاند اما عمق فاجعه را در نيافتهاند، بايد عمق
فاجعه براى آنان شكافته شود و تكيه امام هم بر اين مطلب است.
ام كلثوم با خواندن اشعارى شهر مدينه را مخاطب قرار داد
كه:
اى مدينه ديگر ما را مپذير چه اينكه ما با مصيبت و حسرت
غم مرگ ابا عبدالله آمدهايم و زينب خطاب به رسول خدا فرمود:
«اى جد بزرگوار، من خبر دهندهام تو را به كشته شدن برادرم
حسين.» «11»
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 94