نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 95
زنده نگه داشتن ياد حسين
سفر مصيبت بار كربلا پايان يافت و اهل بيت در سه مركز
مهم آن روزِ جهان اسلام- كوفه، شام و مدينه- پيام شهادت امام حسين و يارانش را با صداى
بلند به گوش مردم رساندند و حالا وظيفه زنده نگه داشتن ياد شهدا بر دوش آنان سنگينى
مىكرد. زنان و مردان اهل بيت با گرفتن حالت عزا براى مدتى طولانى اين خاطره را زنده
نگه داشتند.
يكسال تمام، شب و روز براى آن بزرگوار نوحه سرايى كردند،
زنان بنى هاشم مدت پنج سال- تا زمان مرگ عبيدالله ابن زياد- لباس سياه و مويى پوشيدند
و در سرما و گرما تحمل كردند، خضاب نكردند و سرمه نكشيدند و از خانه آنان دود براى
پختن برنخاست. «12»
رباب دختر امرىءُ القيس همسر امام حسين- مادر سكينه و
على اصغر شهيد- تا زنده بود بر آن بزرگوار گريست و زير سقف ننشست تا از دنيا رفت.
«13»
ام البنين- مادر حضرت ابوالفضل عليه السلام- هر روز دست
نوهاش عبيدالله بن العباس عليهالسلام را مىگرفت و به بقيع مىرفت و به عزادارى و
نوحهسرايى مىپرداخت چنانكه همه مردم از دوست و دشمن تحت تأثير قرار مى گرفتند.
«14»
امام سجاد عليه السلام نيز با سلاح گريه، سالها ياد مظلوميت
پدرش را زنده داشت و از محو شدن خاطره آن حماسه عظيم جلوگيرى كرد.
به هنگام افطار براى امام سجاد غذا و آب مىآوردند و خدمت
آن بزرگوار مىگذاردند. تا نگاه آن بزرگوار به غذا و آب مىافتاد، مىفرمود:
«به خدا قسم پسر پيامبر گرسنه كشته شد، به خدا قسم پسر
پيامبر تشنه كشته شد.»
پيوسته اين جمله را تكرار مىكرد و اشك مىريخت تا غذا
و آبش با اشك ديدگان مخلوط مىشد و اين روش ادامه داشت تا از دنيا رفت، گاهى بعضى از
غلامان
نام کتاب : زندگی امام سجاد نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 95