نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 107
داشت. [1]
براى پى بردن به ماهيّت منصور و شناخت سياستهاى ضدّ اسلامى و ضد مردمى وى كافى است
عملكرد او را در برابر مردم و علويان مرور كنيم.
رفتار منصور با مردم
مردمى كه
در دوران حكومت فشار واختناق امويان در نهايت سختى و گرفتارى زندگى مىكردند و
براى سرنگونى آن رنجهاى فراوان كشيدند، اميدوار بودند با روى كار آمدن عباسيان،
وضع بهترى پيدا كرده به رفاه و آسايش دست يابند، ولى اين، پندار و خوابى بيش نبود.
دكتر احمد محمود صبحى مىنويسد:
آن نمونه
اعلاى عدالت و مساواتى كه مردم از عباسيان انتظار داشتند، به خيالى باطل و پوچ
تبديل شد. درنده خويى منصور و رشيد و حرص وآزمندى آنان و ستمشان بر فرزندان على بن
عيسى و بازيچه قرار دادن بيت المال مسلمانان، ما را به ياد حجّاج، هشام و يوسف بن
عمر ثقفى مىاندازد. وپس از آنكه سفّاح و منصور به صورتى كه پيش از آن ديده نشده
بود، به افراط و زياده روى درخونريزى دست يازيدند، تباهى دامنگير همه افراد ملّت
شد. [2]
مورخان،
استوارى پايههاى حكومت منصور را مرهون كشتارهاى فراوان وى دانسته و نوشتهاند:
«منصور افراد زيادى را كشت تا حكومتش استقرار يافت.» [3]
وى براى
كشتن مردم روشهاى مختلفى در پيش مىگرفت. نوشتهاند او پزشكى مسيحى را به كار
گرفته بود و به كمك او افرادى را كه نمىتوانست آشكارا بكشد، از طريق سم، تحت پوشش
دارو آنان را به قتل مىرسانيد. برادر زاده خود، محمدبن سفّاح را با اين حيله كشت.
[4]
[1]
براى آگاهى از اين داستانها و افسانهها به عقدالفريد ج 1 ص 54 56 57 والبداية
والنهاية ج 10 ص 124 126 رجوع كنيد
[2]
نظرية الامامة ص 381 به نقل الحياة السياسية للامام الرضا( ع) ص 108