نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 151
آمد نمىكنيد؟»
امام (ع)
در پاسخ فرمود:
كارى
نكردهايم كه به خاطر آن از تو بيمناك باشيم؛ از امور مربوط به آخرت نيز چيزى نزد
تو نيست كه بدان اميد به سوى تو بياييم. تو را در نعمتى نمىبينيم كه بدان جهت
تهنيت و تبريك گوييم و اين پست و مقام را براى خود نقمت و مصيبت نمىدانى تا به تو
تسليت گوييم. پس ما را نزد تو آمدن چه كار؟!
منصور در
پاسخ امام (ع) نوشت: «به منظور پند و اندرز ما با ما معاشرت كنيد».
امام (ع)
پاسخ داد:
هر كس
خواهان دنيا باشد تو را نصيحت نمىكند، و هر كس اهل آخرت باشد با تو همنشين و هم
صحبت نمىشود.
منصور در
پاسخ سخنان قاطع و كوبنده امام (ع) جز اظهار شكست و اعتراف به عظمت آن حضرت، سخنى
براى گفتن نداشت، از اين رو، بيان داشت:
سوگند به
خدا! جعفر بن محمّد در اين سخن خود مرز بين دنيا طلبان و آخرت خواهان را براى من
مشخص كرد. و به راستى كه او اهل آخرت است نه دنيا. [1]
امام
صادق (ع) در اين بيانات ارزنده و افشاگرانه، منصور را فردى دنيا دوست و رياست طلب
معرفى كرد كه هيچ بهرهاى از ارزشها و پاداشهاى معنوى و اخروى ندارد و بدين ترتيب،
دستگاه خلافت او را در جبهه مخالف با نظام حكومتى اسلام كه به دست پيامبر (ص)
بنيان نهاده شد و مروّج و مبلغ ارزشهاى معنوى و اخلاقى بود و امّت اسلامى را به
سوى آخرت و مقام قرب و رضوان الهى سوق مىداد، قلمداد كرد.
پيشواى
ششم (ع) با اين جمله «هر كس اهل آخرت باشد با تو همنشين نمىشود» به اختلاف اساسى
ديدگاه خود با منصور به عنوان دو ديدگاه متضاد كه با هم قابل جمع نيستند، اشاره
كرد و به وى خاطرنشان ساخت كه دستگاه خلافت نه تنها براى منصور
[1] - ر. ك: سيرة الائمة الاثنى عشر، ج 2، ص 266-
267 و كشف الغمه، ج 2، ص 208.
نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 151