نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 16
بود. روى
اين جهت، وى نه تنها همچون اسماعيل نزد پدر بزرگوارش ارج و احترامى نداشت، بلكه
گاهى مورد پند و اندرز و حتّى سرزنش آن حضرت قرار مىگرفت.
ابوعبداللَّه
مىگويد:
امام
صادق (ع) عبداللَّه را سرزنش و عتاب مىكرد و پند واندرز مىداد و مىفرمود: چرا
همچون برادرت نيستى؟ [1] سوگند به خدا، نور هدايت را در سيماى او مىبينم.
عبداللَّه
گفت: چرا [من مانند او نيستم؟] مگر پدر و مادر ما يكى نيست؟ فرمود: او پاره تن من
است و تو فرزند منى. [2]
عبداللَّه،
بر اساس عقايد انحرافى كه داشت پس از رحلت امام صادق (ع) به بهانه آنكه فرزند بزرگ
آن حضرت است، مدعى امامت شد و عدّهاى از مردم ناآگاه از او پيروى كردند ولى بيشتر
آنان پس از تماس نزديك با وى و مشاهده نادانى و ناتوانى او از پاسخگويى به مسائل
مردم از او برگشتند و به امامت برادرش موسى بن جعفر معتقد شدند. [3]
امام
صادق (ع) در دوران حيات خود از جريان ادعاى امامت عبداللَّه خبر داده به فرزندش
موسى بن جعفر فرمود:
فرزندم!
برادرت بر جايگاه من مىنشيند و پس از من ادعاى امامت مىكند؛ پس با او به ستيز
برنخيز، زيرا وى نخستين كس از خاندان من است كه به من خواهد پيوست. [4]
و همان
گونه شد كه امام (ع) پيش بينى كرده بود عبداللَّه هفتاد روز پس از رحلت پدر
بزرگوارش درگذشت و باقى مانده پيروانش، جز تعداد بسيار اندكى، از او برگشتند. [5]
[1] - به
احتمال زياد منظور از برادر عبداللّٰه در سخن امام (ع) اسماعيل است نه موسى بن جعفر؛
زيرا همانگونه كه پيش از اينيادآور شديم تنها اسماعيل برادر پدرى و مادرى عبداللّٰه بوده است