نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 169
پيروانشان
و منزوى كردن آن بزرگواران در سطح جامعه ايجاد كند؛ هر چند در كيفيّت رهبرى و
رابطه تأثير داشته است.
روايات
زيادى بيانگر تبليغات گسترده شيعيان در امر امامت و نحوه ارتباط امامان با آنان
است كه براى نمونه به يك مورد آن اشاره مىكنيم. حارثبن حصيره ازدى مىگويد:
مردى از
اهل كوفه به خراسان رفت و مردم آن سامان را به ولايت جفعر بن محمّد (ع) فراخواند.
گروهى از وى اطاعت كرده دعوتش را پذيرفتندو گروهى سرباز زده منكر شدند؛ عدهاى نيز
پروا پيشه كرده متوقف شدند. سپس از هر گروهى نمايندهاى به محضر امام صادق (ع)
شرفياب شدند. سخنگوى نمايندگان، فرد احتياط گر و متوقف (در امامت آن حضرت) بود. وى
(در طول سفر خراسان تا مدينه با كنيزى كه همراه نمايندگان بود همبستر شده بود)
هنگامى كه خدمت امام صادق (ع) رسيديم، وى به امام عرض كرد: مردى كوفى نزد ما آمد و
مردم را به طاعت و ولايت شما فرا خواند. گروهى به وى پاسخ مثبت دادند، گروهى
نپذيرفتند و گروهى نيز احتياط كرده متوقف شدند. امام (ع) به وى فرمود: تو از كدام
گروه هستى؟
گفت: از
گروه محتاط و متوقف. فرمود: (تو كه مدّعى ورع و احتياط هستى) در فلان شب كه فلان
عمل ناشايست را مرتكب شدى ورع و تقوايت كجا بود؟ [1]
چنانكه
مىبينيم، دعوت كننده كوفى است ولى منطقه تبليغ، خراسان، و نام مبلّغ، پنهان و
نامشخص و محتواى دعوت، ولايت و امامت امام صادق (ع). و در نهايت، تأييد پيشواىششم
از دعوت او. همه اينها خبر از يك سازمان تبليغاتى و تشكيلاتى گسترده و منظم
مىدهد.
2-
تعبيرات و عناوينى همچون «باب»، «وكيل» و «صاحب سرّ» در روايات مربوط به زندگى
امامان عليهم السّلام، حاكى از وجود تشكيلاتى منظم و سازمان يافته در زندگى آنان
است.
اين
عناوين بجز روايات، در نوشتههاى محدثان بزرگ شيعه نيز كه تتبّع و بررسى