نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 170
خستگى
ناپذيرى در روايات گزارشگر زندگى امامان داشتهاند، آمده است. آنان كسانى از ياران
ائمّه را با عنوان «صاحب سرّ» يا «باب» يا «وكيل» معرفى كردهاند.
ابن شهر
آشوب، محدّث و رجالى برجسته شيعه در شرح حال چند نفر از پيشوايان، كسى را به عنوان
«باب» آن امام معرفى مىكند. مثلًا در شرح حال امام سجّاد (ع) مىنويسد: «وَ كانَ
بابُهُ يَحْيَى بْنُ امِّ الطَّويلِ الْمُطْعِمى» و در حالات امام باقر (ع): «وَ
بابُهُ جابِرُ بْنُ يَزيدُ الجُعْفى» و در بخش زندگى امام صادق (ع): «وَ بابُهُ
مُحَمَّدُ بْنُ سِنان» [1]
در برخى
منابع رجالى امام صادق (ع) از زراره، بُرَيْد، محمد بن مسلم و ابوبصير به
«مُسْتَودَعُ سِرى» (امانتدار راز من) تعبير كرده [2] و در بعضى منابع حديثى
درباره (معلى بن خنيس» از قول امام صادق (ع) تعبير به «قَيِّم» و اختيار دار اموال
و خانواده او شده كه تعبير ديگر «وكيل» است.
اين سه
تعبير: «در»، «كارگزار» و «راز دار» نمايشگر يك دستگاه پنهان در زندگى امامان است
كه در ماوراى زندگى ظاهرى آنان و يا در دل همين فعّاليّتها وجود داشته است. اندك
تأمّل در مفهوم اين واژهها اين حقيقت را اثبات مىكند.
«راز
دار» يا «امانتدار راز»: تا «رازى» وجود نداشته باشد «راز دار» ى هم معنا پيدا
نمىكند، اين راز در زندگى امامان شيعه چيست كه همه ياران و معتقدان به امام را
شايستگى يا قدرت تحمل آن نيست و تنها كسانى معدود و انگشت شمار، لياقت و صلاحيّت
تحمل آن را پيدا كرده و به شرف «راز دارى» نائل آمدهاند.
اين راز
بسيار مهمّ كه در صورت بر ملا شدنش، جمع شيعه و خود امام را خطرى بزرگ تهديد
مىكند، آيا مربوط به معارف شيعى است؟ و يا تفسيرى است كه شيعه از اسلام مىكند و
نگرش خاصّى كه از فقه و احكام شرع ارائه مىدهد؟
در اينكه
اين معارف در دوران اختناق اموى و عباسى ضرورت داشت با تدبير و كاردانى اظهار و
عرضه شود تا نااهلان را بدان راهى نباشد، حرفى نيست؛ ولى با اين