نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 222
راوى
پرسيد: قدريه و خوارج را هر كدام يك بار لعنت كرديد ولى مرجئه را دوبار.
فرمود:
به خاطر
اينكه اينان مىپندارند كشندگان ما مؤمن هستند. بدين جهت لباسهاى آنان تا روز
قيامت آغشته به خون ماست. [1]
3- كيسانيّه: مذهب
شيعه، تا پايان دوران امامت پيشواى سوّم انشعابى پيدا نكرد.
پس از
شهادت امام حسين (ع)، هر چند اكثريت شيعيان به امامت فرزندش امام سجاد (ع) قائل
شدند ولى اقلّيتى، معروف به «كيسانيّه» قائل به امامت «محمّد بن حنفيّه» فرزند
حضرت على (ع) شدند. [2]
امام
صادق (ع) در برابر اين جريان منحرف موضع گرفت و با بيانات و سخنان روشنگرانه خود،
ضمن ابطال پندار آنان، افراد گمراه شده را كه زمينه اصلاح و بازگشت به حق در آنان
وجود داشت، هدايت كرد كه سيّد حميرى از جمله ايشان بود. [3]
حيّان
سرّاج، يكى از سران كيسانيه به حضور امام صادق (ع) رسيد. امام (ع) از او پرسيد: اى
حيّان! نظر اصحاب و يارانت درباره محمد حنفيه چيست؟ گفت: مىگويند: او زنده است و
روزى مىخورد. فرمود: پدرم براى من نقل كرد كه وى جزو افرادى بوده است كه به هنگام
بيمارى محمّد به عيادتش رفته و چشمهايش را فرو بسته و او را در داخل قبر نهاده است
.... [4]
امام (ع)
در سخنى ديگر فرمود: «محمد بن حنفيّه نمرد، مگر آنكه به امامت على بن حسين (ع)
اعتراف كرد.» [5]
4- زيديّه: فرقه
زيديّه، دومين گروه منشعب از شيعه است كه در تاريخ اسلام و پس از شهادت امام سجاد
(ع) به وجود آمده است. اين گروه اندك به جاى گرايش به امام