نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 223
باقر
(ع)، قائل به امامت فرزند امام سجاد (ع)، زيد گرديدند و به «زيديّه» معروف شدند. [1]
امام
صادق (ع) در برابر اين حركت انحرافى نيز بشدّت موضع گرفت. در گام نخست، سران آنان
مانند كثير، سالم بن ابو حفصه و ابو جارود را افرادى كذّاب و دروغگو خواند و آنان
را سزاوار لعنت الهى دانست. [2] در گام دوّم، اصل تشكيلات زيديّه را منحرف از خطّ
امامت معرفى كرده يارانش را از هرگونه كمك و همكارى با اين گروه منع مىكرد.
عُمَر بن
يزيد مىگويد: از امام صادق (ع) از صدقه دادن و كمك كردن به ناصبيها و زيديّه
پرسيدم. امام (ع) فرمود:
هيچ گونه
كمكى به آنان نكن و چنانچه مىتوانى حتى آب نيز به ايشان نده. زيديّه همان افراد
ناصبى و دشمنان سرسخت ما هستند. [3]
در آخر
دوران امامت امير مؤمنان (ع) و در درون جامعه اسلامى، فرقهاى به نام «غلات» شكل
گرفت. اين فرقه در اثر پيشگوييها و معجزاتى كه از آن حضرت مىديدند در دوستى خود
نسبت به آن بزرگوار غلوّ كرده، او را به مرتبه خدايى رسانده يا قائل به حلول روح
خدايى در وى شدند.
در دوران
امامت امام باقر و امام صادق عليهما السّلام كه شرايط براى آزادى نشر انديشههاى
مختلف بيش از پيش فراهم شده بود، فعّاليتهاى اين گروه نيز افزايش پيدا كرد. و
كسانى همچون مغيرةبن سعيد و ابو الخطاب به نشر اين تفكر كفرآميز پرداختند. [5]
تفكر
غلات، از سوى امامان معصوم بشدّت مورد نفى و انكار قرار گرفت و آن بزرگواران با
صراحت، بيزارى خود را از اين فرقه گمراه اعلام كرده، آنان را سزاوار غضب الهى
دانستند.