responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 233

كيفر و هلاك نكرد مگر زمانى كه نسبت به حقوق برادران نيازمند خود بى‌اعتنايى و سهل انگارى كردند.

اين سخن حكيمانه امام (ع) هم بشارت است و هم هشدار. بشارت به آنان كه با توانمندى، سعى در رفع گرفتارى و نياز برادران خود مى‌كنند و اينكه عمل آنان ارزش حج و سعى بين صفا و مروه و نيز جهاد در راه خدا در ركاب پيامبر (ص) را دارد؛ و هشدار به آنان كه با داشتن قدرت و توان، نسبت به اين رسالت اسلامى- انسانى، سهل انگارى مى‌كنند و اينكه بايد در انتظار كيفر الهى باشند.

انسان مسؤول، همواره بر سر دو راهى‌

يكى از اصحاب امام صادق (ع) به نام «عبداللَّه بن سليمان نوفلى» كه از سوى منصور به حكومت اهواز منصوب شده بود، طى نامه‌اى موضوع مسؤوليت خود را به استحضار امام (ع) رسانيد و از آن حضرت براى موفقيت خود، و نيز كارهايى كه بايد انجام دهد، رهنمود خواست. امام (ع) در پاسخ نامه وى نوشت:

«... امَّا بَعْدُ فَقَدْ جاءَ الَىَّ رَسُولُكَ بِكِتابِكَ فَقَرَأْتُهُ وَ فَهِمْتُ جَميعَ ما ذَكَرْتَهُ وَ سَأَلْتَ عَنْهُ وَ زَعَمْتَ انَّكَ بُليتَ بِوِلايَةِ الْاهْوازِ، فَسَرَّنى ذلِكَ وَ ساءَنى ... فَامَّا سُرُورى‌ بِوِلايَتِكَ فَقُلْتَ:

عَسى انْ يُغيثَ اللَّهُ بِكَ مَلْهُوفاً خائِفاً مِنْ اوْلِياءِ آلِ مُحَمَّدٍ (ص) وَ يَعِزَّبِكَ ذَليلَهُمْ ... وَ امَّا الَّذى‌ ساءَنى‌ مِنْ ذلِكَ فَانَّ ادْنى ما اخافُ عَلَيْكَ انْ تَعْثُرَ بِوَلِىٍّ لَنا فَلا تَشُمَّ حَظيرَةَ الْقُدْسِ» [1]

اما بعد، پيك تو نامه‌ات را آورد. آن را خواندم و آنچه نوشته بودى و از حكم آن پرسيده بودى فهميدم. چنين پنداشته‌اى كه به حكومت اهواز گرفتار شده‌اى. اين موضوع، مرا از جهتى شاد كرد و از جهتى غمگين ساخت ... شاد شدم از اين جهت كه خداوند، حق مظلوم و ستمديده بيمناك از دوستان آل محمّد (ص) را به وسيله تو مى‌ستاند و افراد ذليل آنان را عزّت مى‌بخشد. و اندوهگين شدم، بدين علت كه مى‌ترسم درباره يكى از دوستان ما پاى تو بلغزد (و خدمتى كه مى‌توانستى براى او انجام دهى، نكنى)


[1] - بحار الانوار، ج 75، ص 271

نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 233
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست