نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 30
حقيقت
زهد عبارت است از روى گرداندن و اعراض از دنيا با تمام وجود و نداشتن دلبستگى به
آن و مظاهر و مناصبش؛ و به تعبير بعضى از روايات، حدّ و مرز زهد همان است كه قرآن
بيان كرده است.
(لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى مافاتَكُمْ
وَ لا تَفْرَحوُا بِما آتيكُمْ)[1]
براى
آنچه از دست دادهايد تأسف نخوريد و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان
نباشيد.
مسأله
شناخت ماهيّت دنيا و مناصب و مظاهر آن و نيز ماهيت آخرت و نعمتهاى ارزنده و جاويد
آن در مقايسه با دنيا، نقشى مؤثر و اساسى در گرايش و دلبستگى انسان به دنيا و يا
اعراض و دلبستگى پيدانكردن به آن كه همان مفهوم زهد است، دارد. و از آنجا كه
امامان، از جمله امام صادق (ع) بالاترين و عميقترين شناخت را از ماهيّت دنيا و
آخرت و نعمتها و لذّتهاى مادى و معنوى دنيوى و اخروى دارند، بالاترين مرتبه زهد را
نيز دارا مى باشند؛ از اين رو، تنها در حدّ ضرورت و كمك گرفتن از آن براى دستيابى
به مقام قرب و رضوان الهى از دنيا بهره مىجستند.
براى
شناخت مقام زهد پيشواى ششم (ع) علاوه بر اين اصل اساسى و كلّى كه در مورد همه
امامان صادق است، دو راه ديگر نيز وجود دارد: نخست، سيره عملى آن حضرت و ديگرى
سخنان ارزشمندى كه در اين ارتباط بيان داشته است، چه آنكه از ديدگاه ما سخنان آن
بزرگواران در موضوعى بيانگر چگونگى رفتار و جهتگيرى عملى آنان در آن موضع است؛
همچنانكه عمل آنان تفسير عينى سخنان ايشان است.
در سيره
امام صادق (ع) آمده است كه آن حضرت در زير لباسهايش پيراهنى زبر و خشن مىپوشيد و
روى آن يك جبّه پشمين و بر روى آن، پيراهنى زبر بر تن مىكرد. و وقتى علت اين كار
را از او پرسيدند، حضرتش تأسى به سيره نياكان خود را مطرح كرد و