نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 46
امام
صادق (ع) به اذن پروردگار از افكار و انديشه هاى پنهانى مردم آگاه بود. و وقتى از
منشا اين آگاهى سؤال شد فرمود: با فراست و هشيارى، سپس استناد كرد به آيه شريفه
قرآن:
از فراست
و زيرگى مومن پروا داشته باشيد كه وى به نور خداوندى مىنگرد.
در صورتى
كه مومن عادى چنين هشيارى و فراستى داشته باشد و به نور الهى بنگرد، امام معصوم
جاى خود دارد. در ذيل به نمونههايى از اين كرامت امام (ع) اشاره مىكنيم.
حسن بن
موسى حناط مىگويد:
همراه
جميل بن دراج و عايذ احمسى به قصد حج بيرون رفتيم. عايذ بين راه بارها مىگفت: من
سؤالى از امام صادق دارم كه بايد از آن حضرت بپرسم. چون خدمت حضرت شرفياب شديم،
امام (ع) آغاز به سخن كرد و فرمود: كسى كه واجبات الهى را بجا آورد، خداوند او را
در برابراعمال مستحبى بازخواست نخواهد كرد. وقتى از نزد امام (ع) خارج شديم به
عايزگفتيم: سؤال تو چه بود؟ گفت: همان كه شنيديد. گفتيم چگونه؟ گفت: چون من نمى
توانم شبهابپا خيزم و نافله شب بخوانم، بيم داشتم كه خداوند مرا بدين وسيله مواخذه
كند و هلاك شوم. [3]
زياد بن
ابى حلال مى گويد:
مردم در
باره جابربن يزيد و روايات و كارهاى شگفت انگيز او، دچار اختلاف شدند.