نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 84
ستيز با
پيامبر (ص) صورت نمىگرفت.
ديگر
عناصر اين خاندان و در پى آنان، خاندان حكم بن ابى العاص (مروانيان)، سياستها و
اهداف نياكان خود را دنبال كردند و در مجموع، اين دو خاندان، در مبارزه با اسلام،
كارى نماند كه نكرده و در پيكار با رسول اكرم (ص) و عترت پاكش، وسيله و ابزارى
نمانده بود كه بهره نگرفته باشند.
شهادت
امام مجتبى، امام سجّاد و امام باقر عليهم السّلام به زهر كين و شهادت امام حسين و
يارانش و نيز زيد بن على و فرزندش يحيى به خنجر عداوت امويان، نمونههاى بارزى از
جنايات بىشمار سفيانيان و مروانيان، در حق خاندان پيامبر است.
پيشوايان
معصوم كه پس از پيامبر (ص) پاسدارى از اسلام و ارزشهاى آن را بر عهده داشتند، در
حدّى كه شرايط سياسى اقتضا مىكرد، در برابر انحرافات، كجرويها و تلاشهاى مذبوحانه
امويان، به مبارزه و روشنگرى پرداخته، احساسات دينى و مذهبى مردم مسلمان را عليه
عاملان و مسببان آنهمه جنايات برانگيختند.
اين
مبارزات و روشنگريها بويژه حادثه خونين كربلا، در ايجاد تنفر از حكومت بنى اميّه و
قيام عليه آنان نقش بسيار مؤثرى داشت.
2- تشديد عصبيتهاى قومى
عصبيّتهاى
قومى و قبيلهاى كه ريشه در فرهنگ جاهليّت داشت، با ظهور اسلام و در پرتو تعاليم
آسمانى پيامبر (ص) بر زير پا نهاده شد؛ ولى با رحلت آن حضرت و بيرون رفتن خلافت از
بستر خود، دوباره به تدريج زنده و با روى كار آمدن باند اموى تشديد شد. مسعودى با
اشاره به اين عامل مىنويسد: «عصبيتهاى قومى از جمله عوامل زوال حكومت بنى اميّه
بود. [1]
خلفاى
اموى از ميان قوميتهاى مختلف تنها بر قوميّت و نژاد عرب تكيه كردند، و تمامى
امتيازات، امكانات و بيشتر مناصب حكومتى را در انحصار عربها و در اختيار