نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 85
قبيله
قريش، آن هم شاخه اموى آن قرار دادند. آنان به همان مقدار كه براى نژاد عرب ارزش
قائل بودند، مردم غير عرب را كه «موالى» ناميده مىشدند، تحقير و طرد كرده از
بديهىترين حقوق مشروغ خود محروم مىساختند.
حجاج بن
يوسف فرمان داد: در كوفه بجز عرب كسى حق امامت جماعت ندارد. و نيز خطاب به يكى از
كوفيان گفت: براى منصب قضاوت، جز عرب شايستگى ندارد.
وى، مردم
غير عرب را از بصره و شهرهاى مجاور آن بيرون راند. رانده شدگان، فرياد:
وا
محمّدا، وا احمدا سر مىدادند و نمىدانستند به كجا بروند. اين تحقير بدان حدّ
رسيد كه گفتند: نماز را نمىشكند جز: خر يا سگ و يا يكى از موالى.
معاويه
وقتى با فزونى تعداد «موالى» روبهرو شد تصميم گرفت گروهى از آنان را بكشد، ولى
احنف او را از اين كار بازداشت.
مردى از
«موالى» با دخترى از عربهاى «بنى سليم» ازدواج كرد. محمد بن بشير خارجى بىدرنگ
راهى مدينه شد و نزد هشام بن اسماعيل، حاكم اين شهر، شكايت برد. والى پيكى نزد آن
«مولى» فرستاد و همسرش را از وى جدا كرد. علاوه بر آن، دويست تازيانه به وى زد و
موى سر، ريش و ابرويش را تراشيد .... حتّى پسرانى از خليفه كه مادر غير عرب داشتند
از دستيابى به خلافت محروم بودند. [1]
چنين برخوردهاى
جاهلى و ستمگرانه، عليه اين گروه از امت اسلامى از سوى حكمرانان اموى طبيعى بود كه
خشم آنان را عليه حكومت برانگيزد و تمامى توان و امكاناتشان را در مسير مبارزه و
سرنگونى آن بكار گيرد.
3- فشارهاى سياسى و اقتصادى بر مردم
حاكمان
اموى جز سلطنت طلبى و سلطهجويى بر مردم به چيزى نمىانديشيدند.
آنان
براى دستيابى به سلطنت و حفظ آن، سختترين و شكنندهترين فشارهاى سياسى و اقتصادى
را بر مردم مسلمان وارد مىكردند.