نام کتاب : زندگانی امام صادق نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 97
وى با
صراحت پاسخ داد: من بر آيين ابو شاكر هستم. [1]
وليد پس
از عهدهدارى خلافت، نه تنها روش گذشته خود را رها نكرد بلكه آن را با ابعاد و
امكانات گستردهترى پى گرفت و به حدى در اين راه افراط كرد كه حتى خشم امويان را
برانگيخت و وجودش براى آنان حتى فرزندش غير قابل تحمل شد، از اين رو تصميم به قتل
وى گرفتند.
مورخان،
وليد را از نظرگاه اعتقادى و سياسى، فرعون زمان خود لقب دادهاند. [2] وى آشكارا
در برابر قرآن، پيامبر و خاندان آن حضرت موضع گرفت و اين بهترين گواه بر كفر و
الحاد اوست. مورخان نوشتهاند: وى روزى به قصد طلب پيروزى به قرآن تفأل زد. آيه
ذيل كه ستمگران را به عذاب الهى تهديد مىكند، در برابرش گشوده شد:
اذا ما جِئْتَ رَبَّكَ يَوْمَ بَعْثٍ فَقُلْ:
يا رَبِّ خَرَّقَنِى الْوَليدُ [4]
آيا مرا
به «جبّار عنيد» تهديد مىكنى؟! آرى من همان گردنكش منحرف و لجوج هستم. زمانى كه
در روز قيامت نزد پروردگارت بر آمدى، بگو: خدايا، وليد مرا پاره پاره
[1] - ر. ك: البداية والنهاية، ج 10، ص 3.
ابو شاكر كنيه مسلمه فرزند هشام بود كه در ارتكاب منكرات استاد وليد به شمار مىرفت
[2] - ر. ك: تاريخ الاسلام، ذهبى، ج 5، ص
173. ابن كثير و ذهبى از پيامبر (ص) رواياتى نقل كردهاند كه آن حضرت، وليد
رافرعون امّت لقب داده است. براى آگاهى از اين روايات به البداية و النهاية، ج 10،
ص 7 و تاريخ الاسلام، ج 5، ص 173 رجوع كنيد