نام کتاب : تاریخ زندگانی امام مهدی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 15
هم در برمىگيرد. [1] به عنوان نمونه، موسى بن جعفر عليه
السّلام از حضرت قائم ياد كرد و فرمود:
ولادتش بر مردم پوشيده مىماند، و بردن نامش بر آنان روا
نيست تا روزى كه خداوند فرمان ظهورش دهد .... [2]
علّامه مجلسى پس از نقل هر دو دسته از روايات، روايات
دلالت كننده بر تعميم ممنوعيّت را تقويت كرده و روايات ديگر را غير قابل معارضه با
آنها مىداند. [3]
ممكن است بين اين دو دسته از روايات به دو گونه جمع كرد:
نخست آنكه نهى وارده در روايات تحريم را حمل بر كراهت
كنيم، بويژه با توجه به تصريحى كه در پارهاى از روايات به اسم و كنيه آن حضرت شده
است. [4]
راه دوّم جمع، اين است كه بين دوران غيبت صغرى و غيبت
كبرى تفصيل قايل شويم و بگوييم: در دوران غيبت صغرى كه بردن نام حضرت مهدى (عج) براى
ايشان خطر داشت، حرام بود، اما در اين زمان كه بيمى وجود ندارد حرام نيست، ولى به خاطر
رعايت حرمت آن حضرت و وجود تعميم در روايات دسته دوم حكم به كراهت مىكنيم و با اين
روش تنافى بين روايات از بين مىرود.
القاب
لقبهاى پيشواى دوازدهم عبارت است از: «حجت»، «قائم»، «مهدى»،
«الخلف الصالح» و «صاحب الزّمان» [5]
شيعيان در دوران غيبت صغرى گاهى از آن حضرت و غيبتش به
«ناحيه مقّدسه» تعبير مىكردند وگاهى به «غريم» و اين رمزى بود ميانآنان كهبدين وسيله
يكديگر را مىشناختند. [6]
در روايتى از امام صادق (ع) در مورد علّت ملقب شدن پيشواى
دوازدهم به مهدى و
[1] - براى آگاهى بيشتر از اين روايات ر. ك. بحارالانوار،
ج 51، ص 32؛ الغيبة، ص 281
[2] - بحارالانوار، ج 51، ص 32؛ مرآة العقول، ج 4، ص
16
[3] - براى آگاهى بيشتر به بحارالانوار، ج 51، ص 32؛ مرآة
العقول، ج 4، ص 16-17 رجوع كنيد
[4] - به عنوان نمونه رجوع كنيد به حديث صحيفه فاطمه زهرا
(ع) در كمال الدين، ج 1، ص 307