نام کتاب : تاریخ زندگانی امام مهدی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 18
اين سخن امام بيانگر آن است كه اين بانوى بزرگوار نزد
امامان عليهمالسّلام به نام و وصف شناخته شده بود و آنان در انتظار ميلاد مهدى موعود
(عج) از اين بانو بودند.
چگونگى ولادت
نطفه يكتا ذخيره الهى، حجّت داور و آخرين جانشين پيامبر
(ع) به مشيت پروردگار در رحم «نرجس» تكوّن يافت، امّا مراحل رشد جنينى آن بر خلاف ديگر
افراد و حتى ديگر امامان بود، بگونهاى كه تا لحظه ولادت هيچ اثرى از باردارى در مادرش
نمودار نبود. به همين جهت حتّى نزديكترين افراد خانواده همچون «حكيمه» از موضوع باردارى
نرجس خبر نداشتند. در اينجا اجمال چگونگى ولادت حجت حقّ را از زبان «حكيمه» مىشنويم.
ابو محمّد كسى را نزد من فرستاد كه امشب افطار نزد ما
باش كه خداى متعال حجت خود را امشب به دنيا خواهد آورد.
پرسيدم: مادرش كيست؟
فرمود: نرجس.
عرض كردم: در او هيچ نشانه حمل نمىبينم!
فرمود: همان است كه گفتم.
سپس بر نرجس وارد شدم و بدو گفتم: خداوند امشب به تو پسرى
عطا خواهد كرد كه سرور هر دو جهان خواهد بود.
چون از نماز فارغ شدم، افطار كرده، خوابيدم. نيمههاى
شب براى نماز شب بيدار شدم. پس از اداى نماز به رختخواب خود بازگشتم. نرجس در حال استراحت
بود. مدتى در رختخواب نگران ماندم. نرجس بيدار شد. نماز شب گزارد و دوباره به استراحت
پرداخت.
صبح كاذب دميد، ولى از ولادت خبرى نبود. در دلم دچار ترديد
شدم كه امام عسكرى (ع) از اتاق ديگر بانگ برآورد: عمّه شتاب مكن كه امر خدا نزديك است.
نشستم و به تلاوت قرآن مشغول شدم. در اين هنگام «نرجس
خاتون» وحشت زده بيدار شد.
به سويش دويدم و گفتم: چيزى احساس مىكنى؟
گفت: آرى.
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام مهدی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 18