نام کتاب : تاریخ زندگانی امام مهدی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 36
متأسفانه اين خوش رفتاريها، چشم پوشيها و حتى حمايتهاى
امام (ع) از جعفر در برابر دشمنان در او مؤثر واقع نشد و وى هم چنان بر گمراهى و انحراف
خود پافشارى مىكرد.
ب- انكار وجود فرزند براى امام عسكرى (ع)
دومين حركت ضدّ مذهبى جعفر، انكار وجود فرزند براى برادرش
امام عسكرى (ع) است. وى براى دستيابى به اهداف شوم خود در اين مسأله تا آنجا پاى فشرد
كه حتى وقتى امام زمان (ع) او را از كنار جنازه پدر بزرگوارش طرد كرد و فرمود: عمو!
عقب بايست كه من براى اقامه نماز بر پدرم از تو سزاوارترم، [1] در پاسخ فردى كه پرسيد:
اين كودك چه كسى بود؟ گفت: سوگند به خدا كه من هرگز او را نديده بودم و او را نمىشناسم.
[2]
البتّه بخش نخست سخن او كه من هرگز او را نديدهام، شايد
درست باشد، ولى بخش دوّم سخنش كه او را نمىشناسم، قطعاً دروغ است. زيرا امام (ع) او
را عمو و جنازه را پدر خطاب كرد و او در واكنش به اقدام امام (ع) به جاى تكذيب ادعاى
آن حضرت و اعاده نماز بر پيكرامام عسكرى (ع) جريان رابه معتمد گزارش و او را وادار
به بازرسى منزل امام (ع) و دستگيرى آن حضرت كرد.
سكوت او در برابر امام (ع) و گزارش امر به معتمد، گوياى
اين است كه وى حق را مىدانسته و امام را شناخته است؛ با اين حال براى دستيابى به اهداف
پست خود منكر وجود آن حضرت به عنوان فرزند و جانشين امام عسكرى (ع) شد.
ج- ادعاى امامت
جعفر در سوّمين اقدام، مدّعى امامت بعد از برادر خود امام
عسكرى (ع) شد. وى براى رسميّت بخشيدن به اين ادعا، نخست خود را در معرض تسليت گويى
مردم و تبريك امامت خويش قرار داد. گروههاى مختلف مردم از دور و نزديك براى عرض تسليت
شهادت پيشواى يازدهم به جانشين آن حضرت، وارد خانه او مىشدند و جز