responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تاریخ زندگانی امام مهدی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 50

او همزمان با روى كار آمدن فاطميان در سال 296 هجرى قمرى در مصر و گسترش قدرت آنان، ادعاى مهدويت كرد و با حمايت ابو عبداللّه، حسين بن احمد بن محمد بن زكرياى شيعى- كه دولت «آل اغلب» در اين منطقه را با شكست دادن آخرين زمامدار آنان به نام «زياد بن عبدالله» سرنگون ساخت و بر بخش گسترده‌اى از شمال آفريقا كه امروزه كشورهاى ليبى، تونس و الجزاير را تشكيل مى‌دهد مسلّط گشت- از زندان آزاد شد و كارش بالا گرفت، چندان كه مردم اين ديار به فرمانش گردن نهادند و حتّى در ميان مردم موقعيّتى بهتر و برتر از موقعيّت «ابو عبدالله شيعى» و برادرش «ابو عباس» پيدا كرد.

همين امر موجب شد كه ابو العباس در مهدويت او شك كند و بگويد: اين فرد آن مهدى موعود كه ما بدان معتقد هستيم و مردم را به سوى او فرا مى‌خوانيم نيست؛ زيرا او داراى حجّت و نشانه‌هاى روشن است.

سخنان او به گوش ديگران رسيد و مورد پذيرش آنان قرار گرفت. از جمله يكى از آنان كه «شيخ المشايخ» خوانده مى‌شد، با وى در اين زمينه احتجاج كرد و از وى براى اثبات حقانيّت خود درخواست معجزه و كرامتى كرد، ولى وى به جاى ارائه معجزه آن پيرمرد را به قتل رسانيد.

حكومت «عبيداللّه علوى» حكومتى در درون حكومت بغداد به شمار مى‌رفت و مستقل از حكومت عباسيان اقدام به لشكركشى و كشورگشايى مى‌كرد، چندان كه دوبار براى فتح مصر لشكر كشيد، يك بار سال 301 و بار ديگر در سال 307، ولى موفق نشد.

وى در سال 303 در تونس و در ساحل دريا شهرى ساخت و نام آن را «مهديّه» گذاشت و آن را مركز حكومت خود قرار داد.

«عبيداللّه» بيش از 24 سال تحت عنوان مهدويّت بر منطقه شمال آفريقا حكومت كرد تا آنكه سرانجام در سال 322 هجرى درگذشت، فرزندش «ابوالقاسم» كه عنوان جانشينى پدر را داشت و به «قائم» ملقّب بود، به مدت يك سال مرگ پدر را از مردم پنهان داشت و وقتى كه شرايط را آماده و موانع حكومت خود را بر طرف ساخت، آن رااعلام كرد. [1]


[1] - بر گرفته شده از تاريخ الغيبة الصغرى، ص 353-355 و كامل ابن اثير، ج 8، ص 24-284

نام کتاب : تاریخ زندگانی امام مهدی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 50
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست