نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 113
مىداشتند اموال فراوان و ثروت انبوهى در خزانه معتصم
فراهم آمد؛ بگونهاى كه نوشتهاند: معتصم وقتى مرد اموالى كه از او بر جاى ماند عبارت
بود از: هشت هزار دينار، هيجده ميليون درهم، هشتاد هزار اسب، هشتادهزار از ديگر چارپايان،
هشت هزار برده و هشت هزار كنيز. [1]
با اين حال هيچ يك از اين مناصب و مفاخر، عطش او را برطرف
نكرد و جز وبال و پشيمانى حاصلى برايش نداشت. نوشتهاند: معتصم در بستر مرگ همواره
اين آيه شريفه را مىخواند:
فَيالَيْتَ شِعْرى بَعْدَ مَوْتى
ما ارى الى رَحْمَةِ الرَّحْمانِ امْ نارِهِ الْقى؟[4]
- دنيا و دينم را از روى سفاهت و نادانى تباه كردم، پس
چه كسى جايگاهى بدتر و شقىتر از من دارد؟
- اى كاش مىدانستم بعد از مرگ چه سرنوشتى خواهم داشت:
آيا رحمت پروردگار مهربان نصيبم مىشود يا به درون آتش (خشم و غضب) او افكنده خواهم
شد؟
مضمون آن گفته و اين شعر، گوياى اين است كه معتصم با جناياتى
كه انجام داده بود- كه به شهادت رساندن امام جواد عليه السلام يكى از آنها است- به
روشنى جايگاه خود را در آتش