نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 123
براى حضور آنان در مجامع هموار گشت.
متوكّل كه بر سر كار آمد از «اهل حديث» جانبدارى كرد و
آنان را عليه معتزله و شيعه برانگيخت و بدين ترتيب در پى يك آرامش نسبى، سركوبى اين
دو گروه بشدّت دنبال شد.
وى، روش خلفاى پيش از خود: مأمون، معتصم و واثق را در
حمايت از مكتب اعتزال به باد انتقاد گرفت و نياكان خود را با آن همه جناياتى كه در
حقّ پيشوايان اسلام و شيعيان روا داشته بودند متّهم به دوستى و علاقمندى نسبت به اميرمؤمنان
عليه السلام و خاندان او كرد؛ روى همين جهت از آنان خشمگين و عصبانى بود. [1]
2. افرادى به دستگاه خلافت متوكّل راه يافته و مسؤوليّتهاى
اجرايى كشور را بر عهده داشتند كه به دشمنى اهل بيت عليه السلام معروف بودند، و اين
افراد نقش مهمّى در تحريك خليفه به موضعگيرى و برخود حادّ عليه علويان داشتند. از جمله
اين افراد مىتوان عناصر ذيل را نام برد: عبيداللَّه بن يحيى بن خاقان، وزير متوكّل؛
على بن جَهم، شاعر شامى، عمر بن فرج رخّجى؛ ابوالسِّمط (از دودمان مروان بن ابى حفصه)
و عبداللَّه بن محمّد هاشمى معروف به «ابن اتْرُجَّه».
اينان به خاطر كينهاى كه از حضرت على عليه السلام و دودمان
او به دل داشتند، پيوسته از علويان نزد متوكّل سعايت كرده، او و حكومتش را از آنان
مىترساندند و وادارش مىكردند تا دست به تبعيدشان زده و نسبت به ايشان بدرفتارى نمايد.
و نيز او را تشويق مىكردند كه پدران و اجداد آنان (امامان عليهم السلام) را كه مردم
به ايشان عقيده داشتند و براى آنان در دين منزلت والايى قائل بودند، تحقير كند. [2]
مورّخان درباره «عبيداللَّه بن يحيى بن خاقان» نوشتهاند:
عبيداللَّه، وزير متوكّل نسبت به آل ابوطالب بسيار بدبين
بود، از اين جهت به