نام کتاب : تاریخ زندگانی امام هادی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 143
در پى اين احساس، مسخ شدگان و جيره خواران حكومت، دست
به كار شده و براى نشان دادن ميزان سرسپردگى خويش به طاغوت زمان و نيز حفظ مقام و موقعيّت
خود در مدينه، از امام عليه السلام نزد متوكّل سعايت كردند و از او خواستند هر چه سريعتر
نسبت به آن حضرت تصميم بگيرد و او را از مدينه تبعيد كند.
از گفته مسعودى بر مىآيد كه گزارشگران و سعايتكنندگان،
افراد زيادى بودند. وى پس از نقل گزارش «بُرَيْحَه» به متوكّل مىافزايد: «نامههاى
ديگرى نيز قريب به مضمون نامه بريحه براى متوكّل مىافزايد: «نامههاى ديگرى نيز قريب
به مضمون نامه بريحه براى متوكّل فرستاده شد.» [1] علاوه بر اينكه در منابع تاريخى
از دو فرد مختلف با دو عنوان به عنوان گزارشگر نام برده شده است. [2]
مسعودى و ديگرذان نوشتهاند: «بُرَيْحه» عباسى؛ متصدى
امر نماز در مكّه و مدينه، طى نامهاى به متوكّل نوشت:
اگر تو را به حرمين (مكّه و مدينه) نيازى هست، على بن
محمّد را از اين دو شهر اخراج كن؛ زيرا او مردم را بسوى خود خوانده است و گروه زيادى
دعوتش را پذيرفتهاند. [3]
بنابر نقل شيخ مفيد «عبداللَّه بن محمّد» كه از سوى حكومت
براى اقامه نماز و امور نظامى مدينه تعيين شده بود، ضمن اذيّت و آزار امام هادى عليه
السلام، از آن حضرت نزد متوكّل بدگويى و سعايت كرد. [4] شيخ مفيد به محتواى سعايت اشارهاى
نكرده است. در بعضى منابع، محتوا و محورهاى سخن چينى وى موارد زير ذكر شده است:
[2] - در اينكه عبداللّه و بريحه نام دو نفر با دو مسؤوليّت
است يا نام يك نفر، اختلاف است. ظاهر امر و اختلاف نقل مىنماياند كه دو نفر باشند؛
ولى بعضى احتمال يك نفر بودن آن را داده و نوشتهاند: بريحه همان عبداللّه بن محمّد
بن داوود بن على عبداللّه بن عباس است كه ابن اثير از وى به «ابن اترجه» يا «ابرجه»
تعبير كرده ولى در بقيّۀ كتابها از او با عنوان «بريحه» ياد شده است. «ر. ك:
الامام الهادى من المهد الى اللّحد، ص 83، پانوشت)